جواب این سوال برای هر کسی متفاوت است. صادقانه بخواهیم بگوییم همۀ آدمها در دورههای متفاوتی از زندگیشان به رواندرمانگر (تراپیست) نیاز دارد. همۀ ما در برهههای مختلفی از زندگیمان نیاز داریم که حامیت شویم، احساساتمان به رسمیت شناخته شود و کسی به کمکمان بیاید؛ این کاری است که یک رواندرمانگر انجام میدهد. معمولاً آدمها وقتی به دنبال رواندرمانگر میگردند که تشخیص مشکلی روانی برایشان داده است اما نیاز نیست حتماً به این مرحله برسیم تا برای دریافت درمان و کمک رواندرمانگر اقدام کنیم.
اگر فکر میکنیم استرس داریم، ابهام و عدم قطعیت مسائل زندگی برایمان غیر قابل تحمل است، یا در روابط خود با مسائلی مواجه شدهایم میتوانیم از رواندرمانگر کمک بگیریم. بنابراین موضوع مشخصی وجود ندارد اما بسیاری عقیده دارند که باید حتماً مسئله و مشکل خیلی حادی وجود داشته باشد. اما، راستش را بخواهید ما باید با این طرز فکر مقابله کنیم.
اولین قدمها برای یافتن رواندرمانگر (تراپیست) مناسب چیست؟
اول این سوالها را از خودتان بپرسید:
- هدف برای دریافت رواندرمانی چیست؟
- در طول درمان میخواهم روی چه چیزی تمرکز کنم؟
- به چه شیوهای ازدرمان بیشتر علاقه دارم؟
- آیا میخواهم گفتگو کنم یا فقط نیاز دارم که حرفهایم شنیده و تأیید شود؟
- آیا به کسی نیاز دارم که بیشتر بهم دستورالعمل بدهد؟
- آیا میخواهم از تراپیستم روشهای حل مسئله یاد بگیرم؟
- آیا میخواهم به ترومایی رسیدگی کنم؟
- آیا به درمان فردی و حضوری نیاز دارم یا درمان غیرحضوری؟ یا ترکیبی از هر دو؟
- آیا این درمانگر در مورد موضوعی که مسئلۀ من است تخصص دارد؟
- آیا از درمانگرم انتظار دارم پاسخ یا راهحل مشخصی پیش رویم بگذارد؟
- چه مسائلی ممکن است پیش بیاید که دوست داشته باشم در موردشان با رواندرمانگر صحبت کنم؟ و از صحبت در مورد چه مسائلی اجتناب خواهم کرد؟ آیا میدانم چطور مرزهای مشخصی تعریف کنم؟
- به چه میزان از دسترسیپذیری درمانگرم نیاز دارم؟ با توجه به اینکه درمانگرها هم زندگی شخصی خود را دارند.
- آیا به مربی یا تسهیلگری نیاز دارم که به شکل منظم با او در ارتباط باشم و در مواقع سخت ازراهنماییاش استفاده کنم؟ یا اینکه به رواندرمانگری نیاز دارم که ظرف یکی دو روز به پیامم پاسخ دهد؟
- انواع رواندرمانی کدام است و چه تفاوتی دارند؟
درمان ACT یا درمان بر مبنای پذیرش و تعهد از درمان رفتاری-شناختی به وجود آمده است. در این شیوۀ درمان، تمرکز بر پذیرش بی چون و چرای افکارمان است-چون آنها فقط افکار ما هستند- و عمل کردن بر اساس ارزشها و چیزهایی که در زندگی برایمان اهمیت دارد. بنابراین، در روش اکت، به جای دور کردن تشویشها و پریشانیها روی شناخت آنها تأکید میشود و تا زندگی علیرغم آنها را با کمک گرفتن از ارزشهای شخصیتان انتخاب کنید.
روش درمان (ERP) یا اجتناب از پاسخ فوری معمولاً در درمان اختلالات اضطرابی یا وسواس اجباری-فکری استفاده میشود. در این نوع از درمان تمرکز بر افزایش تابآوری پریشانی و افزایش تحمل عدم قطعیت است و روی مسائلی تأکید میشود که ما از انجامشان اجتناب میکنید.
درمان DBT یا رفتاردرمانی دیالکتیکی. همۀ افراد باید تا حدی با این شیوه از درمان آشنا باشند چون مهارتهای بسیار اساسی زندگی را به روشی ساختاریافته و قاعدهمند آموزش میدهد. این روش چهار ماژول مختلف دارد: ذهن آگاهی، تنظیم هیجانات، تحمل پریشانی و اثرگذاری بین فردی. این روش به شما کمک میکند بتوانید ناراحتیها و مشکلات را تحمل کنید، هیجانات خود را تنظیم کنید و کیفیت روابط شخصی خود را ارتقا دهید.
درمان EMDR یا حساسیتزدایی و پردازش مجدد حرکات چشم و درمان IFS یا سیستمهای داخلی خانواده هر دو شیوههایی برای درمان و مواجهه با تروماها هستند. سیستمهای داخلی خانواده واقعاً جالب و قدرتمندند. این شیوۀ درمانی است بر این باور است که ما ازبخشها و زیرساختهای متفاوتی تشکیل شدهایم و روی بخشهای کار میکند که سیستم درونی ما را ساختهاند.
hr />
این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.
مترجم: پرستو مسگریان