روان درمانگر

چطور به نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم

چگونه به یک نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم؟

چگونه به یک نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم؟ 600 400 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

افرادی که افسردگی را تجربه می‌کنند اغلب کمکی نمی‌خواهند. نوجوان مبتلا به افسردگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی ممکن است در صورت پیشنهاد کمک، ناراحت شوند یا رفتار خشونت‌آمیزی از خود نشان دهند. اگر فرزند نوجوان شما برای درمان مقاومت کند، نیاز به همراهی و مشاوره با یک روان درمانگر یا مشاور روان درمانی بیش از پیش اهمیت می‌یابد. همچنین می‌توانیم با یک سری از اقدامات خودمان در یافتن راه‌حل مناسب نقش فعالی بازی کنیم.

در مورد افسردگی بیاموزید

اگر فرزند نوجوان ما مبتلا به افسردگی باشد، خیلی مهم است که آگاهی خود را در مورد این وضعیت افزایش دهیم تا بتوانیم احساسات و شرایطی که آنها تجربه می‌کنند را بهتر درک کنیم. برای آشنایی بهتر با افسردگی در نوجوانان تلاش کنید. افزایش آگاهی هر چه بیشتر باعث می‌شود بهتر بتوانیم در کنترل این شرایط مشارکت داشته باشیم.

خود نوجوانان نیز می‌توانند منبع اطلاعاتی خوبی باشند. برای گوش دادن به احساس و آنچه که تجربه می کنند همیشه در دسترس باشید. فرزند نوجوان خود را تشویق کنید تا در مورد هر چیزی که او را آزار می‌دهد صحبت کند یا اگر در مقام معلم یا مربی نوجوانان هستید حتماً راهی را برای شنیدن فعالانه و مشتاقانۀ آنها باز کنید.

به نوجوان کمک کنید تا افسردگی خود را درک کند

توضیح آنچه در مورد افسردگی شناخته شده است می‌تواند به نوجوان کمک کند تا علائم خود و اهمیت درمان را بهتر درک کند. به اشتراک گذاشتن میزان شایع بودن آن نیز می‌تواند به آنها کمک کند در صورت داشتن این شرایط، احساس تنهایی یا غیرطبیعی بودن نکنند.

اگر نوجوان در درک افسردگی مشکل دارد، مقایسۀ آن با یک بیماری جسمی مانند دیابت یکی از راه‌های کمک به آن‌ها برای درک افسردگی به عنوان یک اختلال در سلامت روان است. این کار کمک می‌کند که آنها بتوانند افسردگی را در چارچوب یک بیماری جسمی بشناسند و نیاز به درمان آن را درک کنند.

مثلاً می‌توانید به آنها بگویید: «افسردگی یک بیماری مربوط به سلامت روانه. مثل آنفولانزا و خیلی بیماری‌های دیگه ممکن باعث احساس خستگی و سردرد بشه؛ روی خلق و احساساتت اثر بذاره و باعث بشه احساس غم، تنهایی، درماندگی، خشم یا ترس را تجربه کنی.»

توضیح دهید که درمان می‌تواند چه نتایج خوبی در پی داشته باشد

اگر نوجوانان بدانند بعد از درمان باید انتظار چه چیزی را داشته باشند احتمال بیشتری دارد که درمان را بپذیرند. ناشناخته‌ها همیشه ترسناک هستند حتی برای بزرگسالان. بنابراین، این که به آنها دربارۀ برنامۀ درمانی‌شان ایده بدهید خیلی می‌تواند مفید باشد.

مثلاً می‌توانید برایشان روند درمان و چیزی که در انتظارشان است را اینطور توضیح دهید:

«مصرف منظم دارو و رفتن به جلسات درمانی کمک می‌کنه احساس بهتری داشته باشی. می‌توانی هر احساسی که تجربه می‌کنی رو خصوصی به درمانگر خودت بگی. داروها ممکنه باعث خستگی یا سرگیجه‌ات بشن اما اینها خیلی زود برطرف میشن. برای همین ماهی یه بار به پزشک مراجعه می‌کنیم تا مطمئن بشیم که داروها دارن به تو کمک می‌کنند.»

به نوجوان خود تا اندازه‌ای اختیار تصمیم‌گیری دهید

اگر نوجوانان در درمان خود اختیار و اراده داشته باشند، ممکن است بیشتر از درمان پیروی کنند. دادن حس کنترل به نوجوانان به رشد آنها کمک می‌کند و به آنها یاد می‌دهد که چگونه تصمیمات درست بگیرند.

البته، اجازه دادن به یک نوجوان برای برنامه‌ریزی روند درمان خود عملی نیست. اما داشتن اختیار برای تصمیم‌های کوچک به آنها کمک می‌کند که احساس کنند کنترل بیشتری بر زندگی خود دارند. برای این مورد مثلاً می‌توانید بگویید:

«روانشناس می‌خواد هر هفته تو رو ببینه. کدوم روز هفته برای تو مناسبه؟ می‌خوای بعد از مدرسه بری پیشش یا اول میای خونه یه چیزی بخوری بعد؟»

همیشه حامی باشید و آنها را برای یافتن روابط حمایت‌گرانه تشویق کنید

افراد در هر سنی به رابطه‌ای پر از حمایت نیاز دارد، اما در سنین نوجوانی اهمیت حمایتگری بیشتر می‌شود و در نوجوان مبتلا به افسردگی اهمیت حمایت دو چندان است. افسردگی قادر است باعث کناره‌گیری نوجوانان از دوستان و خانواده شود و احساس غم، تنهایی و انزوا را در آنها افزایش دهد. ما می‌توانیم با اعلام حمایت و در دسترس بودن خود، همراه با تشویق نوجوان به برقراری ارتباط با دوستان و به اشتراک گذاشتن احساساتشان، حمایتی که آنها نیاز دارند را برایشان تأمین کنیم.

به نوجوان خود بگویید: «من همیشه اینجام تا مورد هر چی که دوست داری با هم صحبت کنیم. با دوستات هم میتونی صحبت کنی. خیلی مهمه که بدونیم کسی هست که میتونیم بهش تکیه کنیم. وقتی از احساساتت صحبت کنی، تحمل لحظه‌های دردناک کمی آسونتر میشه. فکر میکنی کدوم یکی از دوستانت برای درد دل کردن بهترن؟»

با او دربارۀ باورهای عمومی اشتباه، افسانه‌ها و شایعات در مورد مشکلات سلامت روان صحبت کنید

نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن است با باورهای عمومی اشتباه دربارۀ بیماری روانی آشنا باشند یا شنیده باشند که دیگران دربارۀ افرادی که درگیر بیماری‌های مرتبط باسلامت روان هستند چیزهای تحقیرآمیزی می‌گویند. در نظر داشته باشید که با آنها دربارۀ این باورهای اشتباه صحبت کنید تا احساس نکنند که باید از تشخیص افسردگی خجالت بکشند یا آن را پنهان کنند.

به نوجوان یادآوری کنید که ممکن است افراد باورهای غلطی داشته باشند یا به آنها اطلاعات غلط داده شده باشد، اما این دلیلی برای احساس خجالت یا شرم نیست و لازم نیست چیزی را پنهان کنند.

حرف آخر

در کنار تمام این اقدامات برای درمان افسردگی در نوجوانان بهتر است که حتماً مراقب اجرای منظم روتین‌های خوب نوجوان مانند مصرف داروها و خوب غذا خوردن و ورزش کردن باشید. راهبردهای خودیاری سالم را یاد بگیرید و به آنها آموزش دهید و کاری کنید که خانه امن‌ترین و آرام‌ترین جای ممکن برای آنها باشد.

هر موقع در مسیر نیاز به کمک حرفه‌ای داشتید متخصصان مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون در کنارتان خواهند بود.

راه‌های ارتباطی با دیگرگون

راه‌های تماس با دکتر مهدی علی محمدی

آگاهی از سلامت روان

ماه آگاهی از سلامت روان

ماه آگاهی از سلامت روان 1024 576 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

این ماه را ماه آگاهی از سلامت روان نام‌گذاری کرده‌اند تا هر روز افراد بیشتری در مورد اهمیت سلامت روان آگاه شوند و باور کنند که بهتر است سکوت خود را بشکنند و با افزایش آگاهی و درک در مورد سلامت روان، خود را از شر باورهای غلط برهانند.

کمک خواستن در مورد سلامت روان نشانۀ قدرت افراد است نه ضعف آنها.

سلامت روان نیز به اندازۀ سلامت جسم مهم است اما خیلی اوقات نادیده گرفته و بدون درمان رها می‌شود. برخی از نکات خیلی مهم که باید در مورد سلامت روان بدانید:

  • مشکلات مربوط به سلامت روان بسیار شایع‌اند: آیا می‌دانستید که هر سال از هر ۵ فرد بزرگسال یک نفر درگیر مشکلات سلامت روان می‌شود؟ یعنی خیلی شایع‌تر از چیزی که تصور می‌شود، افراد در هر سن و با هر پیشینه‌ای با مسائل سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند.
  • کمک خواستن زشت نیست: کمک خواستن در مورد سلامت روان نشانۀ قدرت افراد است نه ضعف آنها. چه از روان درمانگرهای معتبر کمک بگیرید چه با اورژانس اجتماعی تماس بگیرد در هر صورت مطمئن باشید که افراد متخصص زیادی برای کمک به شرایط شما وجود دارند.
  • خودمراقبتی یک امر ضروری است: مراقبت از سلامت ذهن و روان درست به اندازۀ مراقبت از سلامت جسمی اهمیت دارد. با یادگیری و انجام فعالیت‌هایی مثل ورزش منظم، ذهن آگاهی، تفریحات و سرگرمی‌های نشاط ‌آور و گذران وقت با دوستان و خانواده می‌توانید از سلامت روان خود مراقبت کنید.
  • از یکدیگر حمایت کنید: در کنار افرادی که با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند بمانید. بدون قضاوت به صحبت‌هایشان گوش دهید، حمایت‌تان را ابراز کنید و منابع، درمانگران یا راه‌های مطمئنی را که می‌تواند به آنها کمک معرفی کنید.
  • باورهای غلط را دور بریزید: باورهای غلط و برخی از تبعیض‌های اجتماعی در مواجهه با بیماری‌های حوزۀ سلامت روان باعث می‌شوند افراد برای حل مشکلات مربوط به سلامت روان خود اقدامی نکنند و کمک نگیرند. مبارزه در برابر کلیشه‌ها، آگاه‌سازی دیگران و ایجاد جامعه‌ای که درک و حمایت بیشتری از خود نشان می‌دهد به یک تصمیم و ارادۀ جمعی بسیار جدی نیاز دارد.

در آخر اینکه، تیم دیگرگون به خوبی آگاه است که موانع مختلفی در برابر درخواست کمک از سوی افراد درگیر با مسائل سلامت روان وجود دارد، مثل باورهای رایج نادرست. با این همه تمام تلاش مشاوران و کارشناسان دیگرگون این است که با کمک روانشناسی دانش محور بتواند بهترین حمایت و کمک را به مراجعه کنندگان خود ارائه کند، فقط کافیست که موانع را کنار بزنید و کمک بخواهید.

تآثیر شبکه‌های اجتماعی بر روابط زناشویی

کار شبکه‌های اجتماعی مشاوره زناشویی نیست

کار شبکه‌های اجتماعی مشاوره زناشویی نیست 750 375 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند نقش مشاوره زناشویی را ایفا کنند هرچند این روزها اکثر افراد برای مشکلاتشان به محتوای این شبکه‌ها استناد می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی عاشق ساده‌سازی افراطی روابط زناشویی در قالب برچسب‌هایی مثل خط قرمز (red flag) یا گسلایت (gaslight) هستند. در دنیای واقعی بسیاری از زوجین در سنین مختلف ادامۀ همین برچسب‌ها را در جلسات مشاوره زناشویی حضوری پیگیری می‌کنند. جملۀ «تمامی بار عاطفی رابطه بر دوش من است» یا «همسرم احساسات من را گسلایت می‌کند». از زبان خانم‌های مراجع بیشتر به گوش می‌رسد و البته آقایان هم از آن استفاده می‌کنند. با اینکه میزان خشم و درماندگی زوجین را می‌شود با شنیدن چنین جملاتی متوجه شد اما در حقیقت این عبارات باعث شکل‌گیری فاصله‌ای عمیق بین دنیای زنان و مردان می‌شوند.

ویدیوهای ساخته شده در فضای مجازی به مردم یک خط‌کش برای سنجش روابط می‌دهند. اینکه بفهمیم دیگران نیز ممکن است همان مشکلات ما را در روابط‌شان تجربه کنند به احساسات‌مان اعتبار می‌دهد؛ اما به گفتۀ کارشناسان، برچسب «خط قرمز» زدن به برخی از رفتارهای خاص می‌تواند نتیجۀ معکوس داشته باشد. بسیاری از ویدیوها و محتواهایی که دربارۀ روابط زوجین ساخته می‌شوند، برخی از رفتارها را که ممکن است به طور معمول در روابط دیده شوند، سمی یا آزارگرانه معرفی می‌کنند. هرچند بسیاری از این محتواها می‌توانند به ترک روابط آزارگرانه کمک کنند اما در حال حاضر می‌توان گفت که مقیاس و استانداردهای‌شان بسیار بالاتر از واقعیت و تا حدودی غیر واقع گرایانه است. به علاوه، استفاده از ادبیات شبکه‌های اجتماعی در مورد روابط ممکن است منجر به مکالمه‌های مخرب شود.

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند احساس زوجین به رابطه‌شان را تحریف کنند

رسانه‌ها همیشه سعی داشته‌اند که نشانگرهای یک رابطۀ «خوب» را از طریق ستون‌های مشاوره در مجلات و کتاب‌های خودآموز تعریف کنند. در شبکه‌های اجتماعی، هر شخص با یک گوشی هوشمند، صرف‌نظر از تخصصش، می‌تواند مشاوره‌های خوبی بفروشد، بدون اینکه نگران مدارک و اطلاعات لازم برای اثبات ادعاهایش باشد. در سال‌های اخیر، ویدیوهایی که به موضوعاتی مثل باز ذهنی، red flags و گسلایت اشاره داشته‌اند بی رویه رشد کرده‌اند.

الگوریتم‌های شبکه‌های مجازی محتوایی را بیشتر به کاربران خود نشان می‌دهند که کاربر پیش‌تر به محتوایی مشابه آن واکنش نشان داده باشد. اگر نسبت به یک پست در اینستاگرام یا تیک‌تاک دربارۀ همسر خودشیفته، واکنش نشان دهید، فید حساب کاربری شما با کلیپ‌هایی پر می‌شود که از همین زاویه به رابطه نگاه می‌کنند. در اصل فقط پست‌هایی به شما نمایش داده می‌شود که این موضوع را تأیید و پررنگ می‌کنند. بعد از آن سیلابی از محتوا که همگی دربارۀ سواستفاده‌گر بودن همسرتان است به سمت‌تان جاری می‌شود و به مرور شما را متقاعد می‌کند که این واقعیت زندگی شماست؛ چیزی که بدون حجوم چنین محتوایی شاید ممکن نبود در مورد خود و شریک زندگی‌تان تصور کنید.

در چنین شرایطی ما نمی‌توانیم در مقابل هر گونه خطایی از سمت همسر خود احساس همدلی داشته باشیم و در نتیجه بخشش برای‌مان بسیار دشوار می‌شود. اصلاً چطور می‌شود نسبت به شریک زندگی خود احساس شفقت داشته باشیم وقتی زیر سیلابی از محتوایی غرق شده‌ایم که بر آزارگری او و مظلومیت ما مهر تأیید زده است؟

این شیوه ممکن است افراد را به سمت تصمیماتی ببرد که بعداً باعث حسرت‌شان شود: توهین و تحقیر طرفین حین بگومگو، خشونت‌های منفعلانه یا حتی خیانت یا جدایی.

ایزابل مورلی، یک روانشناس بالینی، در این باره می‌گوید: به جایی اینکه همسر خود را در نقش شرور داستان بگذارید، به دفعاتی فکر کنید که خودتان در زندگی مرتکب خطایی شده‌اید. دوست داشتید در آن شرایط با شما چگونه رفتار می‌شد؟ شاید همسر شما نیز به همان رفتار نیاز داشته باشد.

بسیاری از پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی نگاه سیاه و سفیدی به روابط زناشویی دارند در حالیکه در واقعیت روابط بسیار پیچیده‌تر از این هستند. به اعتقاد مورلی، آدمهای خوب در روابط خوب ممکن است خیلی ضعیف عمل کنند. حتی شاید رفتارهایی از آنها سر بزند که ما آن را سواستفادۀ احساسی می‌دانیم. اما یک رابطۀ آزارگرانه رابطه‌ایست که در آن چرخه‌ای از رفتارهای آزارگرانه یا الگویی از اینگونه رفتارها به شکل تکراری بارها اتفاق می‌افتد. افراد ممکن است یک رفتار اشتباه را گاهی مرتکب شوند اما این امر آنها را به یک آزارگر تبدیل نمی‌کند؛ واقعیتی که شبکه‌های اجتماعی بیشتر اوقات نادیده می‌گیرند.

به گفتۀ خانم مورلی خیلی مهم است که افراد انتظارشان از روابط زناشویی را مشخص کنند و بپذیرند که ممکن است در طول زندگی دوره‌هایی از ناخرسندی‌ها را تجربه کنند. وقتی در حال جنگید، آگاه باشید که این بهترین حال‌تان نیست، عذرخواهی کنید و به تغییر شرایط در آینده متعهد باشید. همۀ آدم‌ها گاهی رفتارهای به زعم شبکه‌های اجتماعی قرمز، خاکستری یا سبز دارند و علی‌رغم همۀ اینها می‌توانند روابط عالی با همسرانشان داشته باشند. مهم این است که آگاه باشید که قرار نیست یک طرف رابطه کاملاً با توقعات شما جور باشد، تنها قرار است حاضر باشد تا به همراه شما در روند بهبود رابطه، حل مشکلات و رشد مشارکت کند.

بررسی اهمیت تعهد در رابطۀ زناشویی

چطور از محتوای شبکه‌های اجتماعی دربارۀ روابط بهترین نتیجه را بگیریم؟

پست‌های مرتبط با روابط زوجین در رسانه‌های اجتماعی می‌توانند مبنایی برای درک و گفتگوهای سازنده باشند. صحنه‌هایی که در محتوای آنلاین نشان داده می‌شوند، به رسیدن به یک زبان مشترک در بحث‌های مربوط به رابطه کمک می‌کنند. (هرچند بسیاری از متخصصین دربارۀ استفاده از برخی از اصطلاحات باب شده در این فضا مثل گسلایت کردن هشدار می‌دهند و از مراجعان خود می‌خواهند به جای استفاده از این گونه برچسب‌ها، احساسات خود را با دقت توصیف کنند). ونسا مارین یک کارشناس مشاوره زناشویی و سکس تراپیست، می‌گوید: هر چه بیشتر راه‌هایی برای آغاز این نوع گفتگوها داشته باشیم، هر چه بیشتر داده در دسترس باشد، هر چه بیشتر زوجین گفتگوهای بین خود را مشاهده می‌کنند، بهتر است.

پیش از اینکه بحث دربارۀ موضوعی که به تازگی در رسانه‌های اجتماعی دیده‌اید را با همسر خود آغاز کنید، یا پیش از آنکه این نوع کلیپ‌ها را منفعلانه برای او بفرستید، چند لحظه‌ای تأمل کنید که اصلاً چرا فکر می‌کنید این محتوا بازتابی از وضعیت شماست. این محتوا چه احساسی را در شما بیدار کرده است؟ فکر می‌کنید کدام ویژگی رابطۀ شما در این کلیپ برجسته شده است؟

اطمینان حاصل کنید که هر چیزی که می‌خوانید یا تماشا می‌کنید از منبعی قابل اعتماد می‌آید، مانند یک منبع خبری معتبر یا سازمان روانشناسی مورد اعتماد، یک مطالعۀ موردی علمی، یا یک مشاوره زناشویی با مجوز رسمی. اگرچه افرادی که ویدیو یا پادکست تولید می‌کنند به نظر خیلی موجه می‌رسند اما ممکن است کوچک‌ترین دانشی دربارۀ روانشناسی و مشاوره زناشویی نداشته باشند.

بعد از اینکه همۀ این سوالات را از خود پرسیدید، ببینید هنوز هم دوست دارید آن محتوا را با همسر خود به اشتراک بگذارید یا خیر. با این وجود، اگر موضوعی در رابطۀ شما وجود دارد که ترجیح می‌دهید تغییرش دهید شاید بخواهید در موردش با همسر خود صحبت کنید. مسئولیت بر داشتن اولین قدم بر عهدۀ شخصی است که دوست دارد چیزی را در رابطه تغییر دهد. اگر مسئله‌ای باعث آزار شما می‌شود، صحبت کردن در مورد آن با همسرتان به معنی این نیست که بار عاطفی رابطه به تمامی بر دوش شماست، بلکه یعنی شما برای احساس خود ارزش قائلید و از آن دفاع می‌کنید.

اهداف خود را از بحث با همسرتان مشخص کنید

پیش از شروع مکالمه، سه هدفی را که قصد دارید در بحث با همسرتان به آن دست یابید بنویسید. آیا به دنبال تغییری در رفتار او هستید؟ آیا می‌خواهید که از سمت او تأیید شوید؟ آیا می‌خواهید از شما عذرخواهی شود؟ و سپس بحث را از اینجا شروع کنید: «چیزی به ذهنم رسیده که دوست دارم با تو در میان بگذارم. به تازگی ویدیویی دیدم که به نظرم به مسائل ما مربوط می‌شود. دلم می‌خواهد نظر تو را هم بدانم»

اگر همسرتان مایل به تماشای آن نبود برایش توضیح دهید که چرا به نظر خودتان ویدیوی مفیدی بوده. حالا این هر دوی شما هستید که تصمیم می‌گیرید بحث را چطور پیش ببرید: چرا همسرتان تمایلی به تغییر مورد نظر شما ندارد؟ برای درست کردنش چه کاری میتوان انجام داد؟

سعی کنید این مکالمه را با ذهنی باز و پذیرا انجام دهید.

با این وجود اگر فکر می‌کنید صحبت در مورد محتوایی که در شبکه‌های مجازی دیده‌اید با همسرتان احتمال دارد به شما از نظر روانی یا جسمی آسیبی برساند، از یک مشاوره زناشویی یا روان درمانگر کمک بگیرید.

پست مورد نظر را به مشاور زناشویی، روانشناس یا زوج درمانگر خود نشان دهید و با او دربارۀ احساساتی که در ارتباط با آن پست تجربه می‌کنید صحبت کنید.

حرف آخر اینکه

گاهی لازم است یک جوراب کثیف روی زمین، یک جوراب کثیف روی زمین باقی بماند و تبدیل به باز ذهنی و عاطفی نشود.

 

 

 

 

از کجا بفهمیم که روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟

از کجا بفهمیم که یک روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟

از کجا بفهمیم که یک روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟ 1024 683 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

اگر شیوۀ درمانی تراپیست را نپسندیدیم می‌توانیم تغییرش دهیم؟

در کل، باید متوجه باشیم که روان‌درمانی جلسۀ ناراحت‌کننده‌ای است و معمولاً ما را معذب می‌کند، مخصوصاً اگر در خانواده یا فرهنگی رشد کرده باشید که در آن برچسب‌های زیادی روی سلامت و درمان روان وجود داشته باشد. پیشنهاد ما این است که به روان‌درمانگر خود سه تا شش جلسه فرصت دهید. و اگر بعد از این جلسات، احساس کردید که پیش نمی‌روید، معذبید، دارید قضاوت می‌شود یا حس می‌کنید که روان‌درمانگر در مورد مشکل شما دانش و تخصص کافی ندارد، روان‌درمانگر خود را عوض کنید.

موضوع مهم دیگری که باید حواستان به آن باشد این است که ببینید آیا روان‌درمانگر بهترین را برایتان می‌خواهد یا نه. شما را در همان موقعیت واقعی که هستید می‌بیند؟ یا دارد اهداف خودش و چیزی که دوست دارد اتفاق بیفتد را به شما تحمیل می‌کند. آیا همۀ مسئولیت‌ها را به عهدۀ شما می‌گذارد یا همۀ تلاشش را می‌کند که آسیبی به خودتان نرسانید؟ موضوع دیگری که باید حواس‌تان باشد: آیا احساسات شما را به رسمیت می‌شناسد؟ کاملاً به حرف‌هایتان گوش می‌دهد؟ به درستی با شما ارتباط برقرار می‌کند؟ و آیا با حفظ احترام شما را به چالش می‌کشد؟

یکی از مهم‌ترین مسائل در شناخت درمان‌گر این است که روان‌درمان‌گر از شما حمایت کند، با شما همدلی داشته باشد و به مشکلات‌تان رسیدگی کند در حالی که درمان‌تان نمی‌کند و قصد اصلاح‌تان را ندارد؛ چون این بر عهدۀ شماست. درمان‌گر وظیفه دارد که ابزارهایی را در اختیارتان قرار دهد تا خودتان این کار را انجام دهید.

پس روان‌درمانی قرار نیست خودکار همه چیز را درست کند و این بخش سخت ماجراست. اینکه فکر کنیم درمان جواب نمی‌دهد و ما خوب نمی‌شویم. میل به درمان و کمک به خودتان باید از درون شما بیاید. چیزهای دیگری که برای تشخیص یک روان‌درمانی مناسب به آن نیاز دارید: درمان‌گر خوب در درمان عجله نمی‌کند و باعث نمی‌شود حس کنید باید سریع‌تر از اتاق بیرون بروید؛ توقعات واقع‌بینانه‌ای از درمان دارد؛ به هویت شما احترام می‌گذارد؛ با او احساس راحتی می‌کنید با اینکه می‌دانید تشویش و اضطراب زیادی در این موقعیت آسیب‌پذیرتان وجود دارد ولی به مرور، راحتی و اعتماد بینتان شکل می‌گیرد.

همچنین در روند روان‌درمانی به درمان‌گری نیاز داریم که مرز‌های مناسب و انعطاف‌پذیری با ما داشته باشد. این مرزها با اینکه واقعی و مشخص هستند اما قرار نیست خیلی خشک و غیرقابل تغییر باشند. موضوع مهم دیگر این است که درمان‌گر با وجود دانش و مهارت زیاد نباید طوری با شما رفتار کند که حس کنید از شما برتر است.

حتماً به این موارد توجه داشته باشید اما به احساسات خود نیز اعتماد کنید و اگر از جلسۀ روان درمانی حس ناخوشایندی داشتید، آن را ترک کنید.


این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.

مترجم: پرستو مسگریان

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟ 1024 683 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

جواب این سوال برای هر کسی متفاوت است. صادقانه بخواهیم بگوییم همۀ آدم‌ها در دوره‌های متفاوتی از زندگی‌شان به روان‌درمانگر (تراپیست) نیاز دارد. همۀ ما در برهه‌های مختلفی از زندگی‌مان نیاز داریم که حامیت شویم، احساسات‌مان به رسمیت شناخته شود و کسی به کمک‌مان بیاید؛ این کاری است که یک روان‌درمانگر انجام می‌دهد. معمولاً آدم‌ها وقتی به دنبال روان‌درمانگر می‌گردند که تشخیص مشکلی روانی برایشان داده است اما نیاز نیست حتماً به این مرحله برسیم تا برای دریافت درمان و کمک روان‌درمانگر اقدام کنیم.
اگر فکر می‌کنیم استرس داریم، ابهام و عدم قطعیت مسائل زندگی برایمان غیر قابل تحمل است، یا در روابط خود با مسائلی مواجه شده‌ایم می‌توانیم از روان‌درمانگر کمک بگیریم. بنابراین موضوع مشخصی وجود ندارد اما بسیاری عقیده دارند که باید حتماً مسئله و مشکل خیلی حادی وجود داشته باشد. اما، راستش را بخواهید ما باید با این طرز فکر مقابله کنیم.

اولین قدم‌ها برای یافتن روان‌درمانگر (تراپیست) مناسب چیست؟

اول این سوال‌ها را از خودتان بپرسید:

  • هدف برای دریافت روان‌درمانی چیست؟
  • در طول درمان می‌خواهم روی چه چیزی تمرکز کنم؟
  • به چه شیوه‌ای ازدرمان بیشتر علاقه دارم؟
  • آیا می‌خواهم گفتگو کنم یا فقط نیاز دارم که حرف‌هایم شنیده و تأیید شود؟
  • آیا به کسی نیاز دارم که بیشتر بهم دستورالعمل بدهد؟
  • آیا می‌خواهم از تراپیستم روش‌های حل مسئله یاد بگیرم؟
  • آیا می‌خواهم به ترومایی رسیدگی کنم؟
  • آیا به درمان فردی و حضوری نیاز دارم یا درمان غیرحضوری؟ یا ترکیبی از هر دو؟
  • آیا این درمان‌گر در مورد موضوعی که مسئلۀ من است تخصص دارد؟
  • آیا از درمانگرم انتظار دارم پاسخ یا راه‌حل مشخصی پیش رویم بگذارد؟
  • چه مسائلی ممکن است پیش بیاید که دوست داشته باشم در موردشان با روان‌درمانگر صحبت کنم؟ و از صحبت در مورد چه مسائلی اجتناب خواهم کرد؟ آیا می‌دانم چطور مرزهای مشخصی تعریف کنم؟
  • به چه میزان از دسترسی‌پذیری درمان‌گرم نیاز دارم؟ با توجه به اینکه درمان‌گرها هم زندگی شخصی خود را دارند.
  • آیا به مربی یا تسهیل‌گری نیاز دارم که به شکل منظم با او در ارتباط باشم و در مواقع سخت ازراهنمایی‌اش استفاده کنم؟ یا اینکه به روان‌درمانگری نیاز دارم که ظرف یکی دو روز به پیامم پاسخ دهد؟
  • انواع روان‌درمانی کدام است و چه تفاوتی دارند؟

درمان ACT یا درمان بر مبنای پذیرش و تعهد از درمان رفتاری-شناختی به وجود آمده است. در این شیوۀ درمان، تمرکز بر پذیرش بی چون و چرای افکارمان است-چون آنها فقط افکار ما هستند- و عمل کردن بر اساس ارزش‌ها و چیزهایی که در زندگی برایمان اهمیت دارد. بنابراین، در روش اکت، به جای دور کردن تشویش‌ها و پریشانی‌ها روی شناخت آنها تأکید می‌شود و تا زندگی علی‌رغم آنها را با کمک گرفتن از ارزش‌های شخصی‌تان انتخاب کنید.

روش درمان (ERP) یا اجتناب از پاسخ فوری معمولاً در درمان اختلالات اضطرابی یا وسواس اجباری-فکری استفاده می‌شود. در این نوع از درمان تمرکز بر افزایش تاب‌آوری پریشانی و افزایش تحمل عدم قطعیت است و روی مسائلی تأکید می‌شود که ما از انجام‌شان اجتناب می‌کنید.

درمان DBT یا رفتاردرمانی دیالکتیکی. همۀ افراد باید تا حدی با این شیوه از درمان آشنا باشند چون مهارت‌های بسیار اساسی زندگی را به روشی ساختاریافته و قاعده‌مند آموزش می‌دهد. این روش چهار ماژول مختلف دارد: ذهن آگاهی، تنظیم هیجانات، تحمل پریشانی و اثرگذاری بین فردی. این روش به شما کمک می‎کند بتوانید ناراحتی‌ها و مشکلات را تحمل کنید، هیجانات خود را تنظیم کنید و کیفیت روابط شخصی خود را ارتقا دهید.

درمان EMDR یا حساسیت‌زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم و درمان IFS یا سیستم‌های داخلی خانواده هر دو شیوه‌هایی برای درمان و مواجهه با تروماها هستند. سیستم‌های داخلی خانواده واقعاً جالب و قدرتمندند. این شیوۀ درمانی است بر این باور است که ما ازبخش‌ها و زیرساخت‌های متفاوتی تشکیل شده‌ایم و روی بخش‌های کار می‌کند که سیستم درونی ما را ساخته‌اند.
hr />

این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.

مترجم: پرستو مسگریان

مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون

دیگرگون، با کارشناسان زبده و مجرب در زمینه‌های روان‌درمانی، تغذیه، مشاوره و آموزش، عالی‌ترین خدمات روان‌شناسی و مشاوره در ایران را ارائه می‌دهد. تیم کارشناسان دیگرگون هم‌پیمان شده‌اند که جز با روش‌های مستدل و متناسب با ارزش‌های بومی، به سراغ ساحت پیچیده و پرپیچ و خم روان نرود. مطابق همین اصل و ارزش اولیه، با به کارگیری روان‌شناسی مبتنی بر علم و داده و همچنین استفاده از بروزترین روش‌های مشاوره و درمان دنیا، مسیر آرامشی پایدار را به مراجعان خود نشان می‌دهیم.

دیگرگون در شبکه‌های اجتماعی
تلفن دیگرگون

۰۲۱۸۸۱۹۳۱۹۵
09107901044

آدرس دیگرگون

ضلع شمالی میدان ونک، کوچه صانعی، پلاک 33، ساختمان صدف، آسانسور واحدهای شرقی، طبقه دوم، واحد 23

خدمات دیگرگون

مشاوره ازدواج و طلاق | مشاوره زناشویی | مشاوره کودک و نوجوان | مشاوره تغذیه | مشاوره فردی | مشاوره تحصیلی و شغلی | مشاوره اعتیاد | مشاوره سازمانی | روان درمانی | گفتار درمانی | رژیم درمانی | روانکاوی | روان درمانی کودک | سکس تراپی | خانواده درمانی | برگزاری کارگاه های آموزشی | برگزاری دوره های آموزشی | انجام پروژه های پژوهشی | انجام تحقیقات علمی

© تمامی حقوق برای مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون (تاسیس 1398) محفوظ است.