گاهی نشانههای اختلال وسواس فکری-عملی یا OCD میتواند والدین و تربیت فرزندان را نشانه بگیرد. OCD والدین این حس را در آنها ایجاد میکند که فقط خودشان قادرند فرزندشان را ایمن نگه دارند و با کنترل دائمی و تنها با انجام کارهایی مانند اجبار یا تشریفات این کار را انجام میدهند.
بیشتر والدین از سپردن مسئولیت به فرزندان خود واهمه دارند. باور آنها این است که دنیا مکان ترسناکی است و هر لحظه ممکن است اتفاق بدی برای فرزندانشان رخ دهد. اما اگر نتوانیم فرزندانمان را از دیدمان دور کنیم، چگونه میتوانند خودشان تصمیم بگیرند؟
اکثر روانشناسان بر این باورند که وقتی یک کودک اشتباه میکند و بعد از آن چیز مفیدی یاد میگیرد، تجربۀ بسیار خوبی برای آیندهاش خواهد بود. با این حال، برخی از والدین کمتر به فرزندان خود اجازه میدهند تصمیم بگیرند و احتمالاً اشتباه کنند. به این والدین در اصطلاح «والدین هلیکوپتری» گفته میشود، به معنی کنترل یا محافظت بیش از حد و غیر ضروری. برخی از والدین تا جایی پیش میروند که کل مسیر زندگی فرزندان خود را باز میکنند تا مطمئن شوند که آنها مجبور نیستند با چالشهای غیرمنتظره یا ناخوشایند مقابله کنند. به این والدین «والدین برف روب» نیز میگویند. این درگیری بیش از حد والدین فرصتهای یادگیری تکنیکهای حل مسئله را در فرزندانشان از بین میبرد.
پدیدهای که رو به افزایش است. برای مثال اگر دقت کنید امروزه کودکان بسیار کمتری در مقایسه با نسلهای گذشته، به تنهایی به مدرسه میروند و برمیگردند. دیگر خیلی به ندرت میبینید که کودکان با دوچرخه به بازار محلی بروند و خوراکی بخورند یا گروهی از کودکان بدون نظارت والدین خود در پارک بازی کنند. والدین امروزی نگرانیهای ترافیکی و آب و هوایی و جرم و جنایت را به عنوان موانع اصلی برای راه رفتن و دوچرخه سواری فرزندانشان در محله ذکر میکنند. اما این میتواند علائم اختلالی جدیتر باشد؛ زمانی که ترس و اضطراب در مورد فرزندمان به حدی میرسد که از فرصتهای رشدی که از بین میروند غافل میشویم.
کارشناسان بر این باورند که بسیاری از والدین که به عنوان «والدین هلیکوپتری» شناخته میشوند از اختلال وسواس فکری-عملی یا OCD رنج میبرند. این اختلال ممکن است بلافاصله بعد از تولد فرزند آغاز شود اما با افسردگی پس از زایمان فرق دارد. در افسردگی پس از زایمان مادر با احساس ناامیدی و بی حالی مواجه میشود اما در OCD والدین ممکن است دچار اضطرابی بسیار شدید در مورد کودک خود شوند که از نگرانیهای عادی فراتر میرود. مثل اینکه ممکن است با خود بگویند: «اگر فرزند خود را زمین بگذارم چه میشود؟»
علائم OCD والدین عبارتند از چک کردن مداوم دستگیرهها، قفلها، شیرها، کلیدها و تشریفاتی مانند بستن درها به ترتیب خاصی، یا تا کردن لباسها در یک الگوی خاص یا وحشت همیشگی از وقوع اتفاقی ناگوار برای فرزند.
شناسایی و درمان چنین اختلالی بسیار مهم است. چون با رشد کودک، وسواس و اضطراب بیشتر هم میشود. به علاوه، احتمال بیشتری وجود دارد که فرزند شما نیز به OCD مبتلا شود، بنابراین دریافت به موقع درمان برای او و شما حیاتی است.
در نهایت، والدین باید خودشان تصمیم بگیرند چه چیزی برای فرزندشان مناسب و ایمن است، اما مهم است که تشخیص دهیم وقتی زمان زیادی را از روی ترس، اجبار و اضطراب در اطراف فرزندانمان میگذرانیم و مراقبشان هستیم، تا چه اندازه فرصت رشد و آموزش را از آنها میگیریم. در این مواقع میتوانیم با کمک روان درمانگر و بهرهمندی از روان درمانی فردی یا گروه درمانی و در مواقع لزوم استفاده از داروهای تجویز شده به فرزندانمان کمک کنیم که استقلال و مهارتهای حیاتی حل مسئله را به دست آورند. هدف درازمدت تربیت کودکانی است که در مواجهه با ناملایمات یا مشکلات، بتوانند با اطمینان به خود و تواناییهایشان زندگی را پیش میبرند.