مشاور

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی: تهدیدی برای سلامت روان نسل زد

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی: تهدیدی برای سلامت روان نسل زد 800 418 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

یکی از ترندهای جدید شبکه‌های اجتماعی میان برخی از جوانان نسل Z، به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی به صورت اغراق‌آمیز است. موضوعی که می‌تواند نه فقط پیروی از یک ترند، بلکه نشانه‌ای از وجود مشکلات جدی روانی باشد.

به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران رسانه، کالای اصلی قابل خرید و فروش در شبکه‌های اجتماعی «توجه» است. بنابراین می‌توان به درستی از  اصطلاح «غم‌فروشی» برای نمایش درد و رنج در ازای دریافت توجه استفاده کرد.

اما اصلاً نسل زد چه نسلی است؟

نسل زد به نسل جوانی اشاره دارد که بین اواسط دهۀ ۱۹۹۰ تا اوایل دهۀ ۲۰۱۰ متولد شده‌اند. نسل Z با تکنولوژی‌های پیشرفته رشد کرده‌اند و از کودکی با اینترنت، گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی آشنا بوده‌اند. به همین دلیل به راحتی از تکنولوژی استفاده می‌کنند و به سرعت با تغییرات تکنولوژیک سازگار می‌شوند.

این سرعت زیاد مشکلاتی را هم در زندگی این نسل پدید آورده است. مثلاً اینکه:

  • با توجه به فشارهای اجتماعی و تحصیلی و همچنین تاثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی، مسائل مربوط به سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی در این نسل رایج‌تر است.
  • استفادۀ مفرط از تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی منجر به وابستگی و کاهش تعاملات از نزدیک و رو در رو شده که این امر تاثیرأت منفی بر روابط اجتماعی و سلامت روانی آن‌ها داشته است.

غم‌فروشی یا نمایش غم و اندوه در شبکه‌های اجتماعی

موضوع غم‌فروشی یا به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی به روندی اشاره دارد که در آن افراد مشکلات یا احساسات منفی خود را به صورت اغراق‌آمیز در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند تا توجه یا همدردی دیگران را جلب کنند. این پدیده در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک و غیره رخ می‌دهد.

کارشناسان معتقدند که این رفتار که به دلیل افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی، در بسیاری از کشورها مشاهده می‌شود، می‌تواند یکی از علائم وابستگی اضطرابی باشد.

در ایران، هرچند تحقیقات و گزارش‌های دقیق و علمی در این زمینه کمتر منتشر شده‌اند، اما نشانه‌هایی از وجود این پدیده در بین نسل جوان ایرانی نیز دیده می‌شود. در اینجا هم نسل Z مانند دیگر کشورها به طور گسترده از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کند و رفتارهایی مشابه را می‌توان در پست‌ها و استوری‌های آنان مشاهده کرد. این رفتارها شامل به اشتراک گذاشتن احساسات منفی، مشکلات شخصی و تجربه‌های دردناک (غالباً اغراق‌آمیز) به صورت عمومی یا خصوصی است.

دلایل نمایش غم و به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی

بیشتر افراد به دلیل احساس تنهایی و نیاز به ارتباط با دیگران، احساسات خود دربارۀ مشکلات را به شکل اغراق‌آمیزی در شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارند. آن‌ها تصور می‌کنند که با این کار می‌توانند حمایت و همدردی از سوی دیگران دریافت کنند. در برخی موارد، جوانان ممکن است برای جلب توجه و افزایش فالوئرها و لایک‌ها، احساسات خود را به صورت اغراق‌آمیز نشان دهند.

اما نمایش اغراق‌آمیز احساسات در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند زنگ خطری برای ابتلا به بیماری‌های سلامت روان باشد که نیاز به توجه و بررسی دارند. در اینجا به برخی از دلایلی که این رفتار می‌تواند خطرناک باشد و به مسائل سلامت روانی مرتبط شود، اشاره می‌کنیم:

غم‌فروشی در شبکه‌های اجتماعی چطور می‌تواند به سلامت روان آسیب بزند؟

۱. نیاز به توجه مداوم:

افرادی که مرتباً احساسات منفی خود را به صورت اغراق‌آمیز به اشتراک می‌گذارند، ممکن است به توجه و تأیید دیگران وابسته شوند. این وابستگی می‌تواند به کاهش اعتماد به نفس و افزایش استرس و اضطراب منجر شود.

۲. خودپندارۀ منفی:

 نمایش مداوم احساسات منفی می‌تواند باعث شود فرد تصویر منفی از خود را باور کند. این باور در نهایت می‌تواند باعث افسردگی و کاهش عزت نفس شود.

۳. افزایش اضطراب اجتماعی:

 اشتراک‌گذاری مشکلات شخصی به صورت عمومی می‌تواند منجر به افزایش اضطراب اجتماعی شود، زیرا کسی که احساساتش را به صورت عمومی به اشتراک می‌گذارد، نگرانی زیادی بابت نظرات و قضاوت‌های دیگران تحمل می‌کند.

۴. عدم مدیریت مؤثر مشکلات:

 با جستجوی مداوم همدردی در شبکه‌های اجتماعی، افراد از پیدا کردن راه‌حل‌های موثر برای مشکلات خود بازمی‌مانند.

۵. ریسک بدفهمی و سوءاستفاده:

 مخاطبان شبکه‌های اجتماعی از هر طیف و بسیار گوناگون‌اند. این امر باعث می‌شود که برخی، مشکلات و احساسات فرد را به درستی درک نکنند یا از آن‌ها سوءاستفاده کنند. مسئله‌ای که می‌تواند به بروز آسیب‌های اجتماعی منجر شود.

 راهکارها و توصیه‌ها برای مقابله با غم‌فروشی در شبکه‌های اجتماعی

 مشاوره یا روان درمانی حرفه‌ای:

اگر فرزند شما یا خودتان به نمایش اغراق‌آمیز احساسات در شبکه‌های اجتماعی روی آورده‌اید، توصیه می‌شود که حتماً از کمک مشاور یا روانشناس برای رسیدگی به مسائل زیربنایی و عمیق‌تر استفاده کنید.

تقویت مهارت‌های مقابله‌ای:

توسعه مهارت‌های مقابله‌ای موثر می‌تواند به فرد کمک کند تا به جای وابستگی به تایید دیگران، با مشکلات خود به شیوه‌ای سالم و کارآمد مواجه شود.

حمایت اجتماعی:

داشتن شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده می‌تواند به فرد کمک کند تا احساسات و مشکلات خود را به شیوه‌ای سالم‌تر بیان کند.

در نهایت، به والدین و افرادی که با جوانان در ارتباط هستند، توصیه می‌شود که با فرزندان خود صحبت کنند و به جای نادیده گرفتن یا سرزنش، به چالش‌ها و مسائل آن‌ها گوش دهند و حمایت لازم را فراهم کنند. همچنین، استفاده از راه‌های مؤثرتر برای مدیریت استرس و مشکلات روانی، مانند مراجعه به مشاور یا روانشناس، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

تأثیر شناخت خویش بر پیدا کردن مسیر شغلی

نقش شناخت خویش در انتخاب مسیر شغلی

نقش شناخت خویش در انتخاب مسیر شغلی 1200 672 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

 

چقدر امروز کلافه‌ام. اصلاً بیخیال، غذا هم نمیخوام. بذار اول این ظرف‌ها رو جمع کنم تا بعد. حوصله‌ی ظرف شستن هم ندارم. فکر کنم باید برم کتابخونه‌ارو سرو سامون بدم. آره این بهترین کاره برای زمانی که حوصله ندارم. میرم سمت اتاق‌خواب کوچیکم و به کتابخونه نگاه میکنم. خدایا خودت ببین چه گره‌ی کوری انداختن به این کتابخونه. هزار بار به همه گفتم این کتابخونه مال منه، کمد وسایل شما که نیست. نگاه کن تو رو به خدا همه چی پیدا میشه و بین اونها هم کتابها به چشم میخورن. این قفسه چرا اینجوری شده؟ صبر کن ببینم این چیه؟ کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها، قدرت، جادوی نظم! دوباره سردرد لعنتی شروع شد. چقدر به هم ریخته‌ام امروز. دختر این همه کتاب خوندی آخرش که چی؟ نمی تونی حتی اطلاعاتی که بدست آوردی رو توی ذهنت مرتب کنی. مامان دیروز میگفت به سلامتی مدرک دانشگاهی هم که گرفتی حالا به چه دردت میخوره؟ اشک از گوشه چشمام پایین میاد که سریع پاکش میکنم. مگه مشاور بهت نگفت حق نداری گریه کنی. منم که همیشه اشکم دم مشکمه. بچه کم رجز بخون. باید یاد بگیری عمو بی غم بشی. آخه چطوری؟ کار و بار و اوضاع و احوال این روزگار دمار از روزگار آدم درمیاره. چرا هیچ کس آدمو درک نمیکنه. اصلاً یکی نیست بگه چه کار به من دارید. عجب درگیر شدم امروز با خودم. از بس با خودم حرف زدم گلوم خشک شد. فکر کنم دارم به دو نفر تبدیل میشم. من با امید و من نا امید! خنده میاد روی لبهام. کتابها رو مرتب میکنم. یکی از کتابهای جمالزاده رو برمیدارم و باز میکنم. عجب شعری اومد.

چرا به صد غم و حسرت سپهر دایره شکل
مرا چو نقطه پرگار در میان گیرد

نمیدونم مشکل از دایره است یا از نقطه‌‌ی پرگار. بلند میخندم. اگه از آسمون سنگ بباره مستقیم روی سر من فرود میاد. میگم خودشه، پیدا کردم. شاید مشکل بارش سنگ نیست. شاید من، بدجایی ایستادم. خود خودشه.

من چه کسی هستم؟ چه خصوصیات اخلاقی و روانشناختی دارم؟ چه نوع فعالیت‌هایی را می‌توانم عهده‌دار شوم؟ آیا توانایی‌های خاصی دارم یا اینکه هر کاری از عهده‌ی من برمی‌آید؟ آیا می‌توانم از طریق شناخت خود، راه موفقیت خود را هموار سازم؟ آیا برای انتخاب یک شغل یا عهده‌دار شدن یک مسئولیت باید ویژگی‌های خاصی داشته باشم؟ آیا من باید کارمند کسی باشم یا می‌توانم برای خود، یک کسب و کار ایده‌آل راه‌اندازی نمایم؟ آیا من می‌توانم یک کارآفرین باشم یا خیر؟ تعداد بیشماری از این گونه سؤالات هر روز در ذهن همه‌ی ما نقش می‌بندد که گاهی پاسخی برای آن‌ها نداریم. آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که برای راه‌اندازی و مدیریت کردن یک کسب و کار باید چه عواملی را مدنظر قرار دهید؟ بعد از یک کنکاش کوچک، خیلی راحت می‌توان متوجه شد که نه تنها عوامل اقتصادی و شرایط محیطی بر انتخاب و ایجاد یک کسب و کار موثرند، بلکه تنوع عوامل روانشناختی در افراد مختلف هم می‌توانند بر این امر تاثیرگذار باشند. مگر می‌شود بدون تسلط بر خود، بر جهان خارج از خود، مسلط شد؟ تا به حال از خودتان سوال کرده‌اید که شرایط فکری و ذهنی شما برای چه کاری آماده‌تر است؟ آیا شغل انتخابی شما در طی زمان، روان شما را دچار فرسودگی نخواهد کرد؟ در کدام شغل، ذهن شما جهت ایجاد ایده‌های ناب و خلاقانه آماده‌تر است. در کدامین حرفه، شما امکان برقرار کردن روابط بهتر با افراد را خواهید داشت؟ از چه حرفه‌ای بیشترین لذت را خواهید برد؟ و در نهایت، آیا شرایط روحی و روانی شما می‌تواند از طریق تطابق با حرفه‌ی مناسب، زندگی شادتر و کارآمدتری را برای شما بسازد؟

بدون شک، اگر هدف‌گذاری درست انجام شود و مهارت‌های فردی بیشتری در شما ایجاد گردد، آدم‌های درست، در زمان درست، در مسیر درست، سر راه شما قرار خواهند گرفت و آن زمان، موفقیت شما، تضمین شده است. تفاوتی ندارد این هدف‌گذاری سازمانی باشد یا فردی. فقط کافی است کمی کمک بگیرید.


زهرا میرزایی، دکتری مدیریت کسب و کار

از کجا بفهمیم که روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟

از کجا بفهمیم که یک روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟

از کجا بفهمیم که یک روان‌درمان‌گر مناسب ماست؟ 1024 683 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

اگر شیوۀ درمانی تراپیست را نپسندیدیم می‌توانیم تغییرش دهیم؟

در کل، باید متوجه باشیم که روان‌درمانی جلسۀ ناراحت‌کننده‌ای است و معمولاً ما را معذب می‌کند، مخصوصاً اگر در خانواده یا فرهنگی رشد کرده باشید که در آن برچسب‌های زیادی روی سلامت و درمان روان وجود داشته باشد. پیشنهاد ما این است که به روان‌درمانگر خود سه تا شش جلسه فرصت دهید. و اگر بعد از این جلسات، احساس کردید که پیش نمی‌روید، معذبید، دارید قضاوت می‌شود یا حس می‌کنید که روان‌درمانگر در مورد مشکل شما دانش و تخصص کافی ندارد، روان‌درمانگر خود را عوض کنید.

موضوع مهم دیگری که باید حواستان به آن باشد این است که ببینید آیا روان‌درمانگر بهترین را برایتان می‌خواهد یا نه. شما را در همان موقعیت واقعی که هستید می‌بیند؟ یا دارد اهداف خودش و چیزی که دوست دارد اتفاق بیفتد را به شما تحمیل می‌کند. آیا همۀ مسئولیت‌ها را به عهدۀ شما می‌گذارد یا همۀ تلاشش را می‌کند که آسیبی به خودتان نرسانید؟ موضوع دیگری که باید حواس‌تان باشد: آیا احساسات شما را به رسمیت می‌شناسد؟ کاملاً به حرف‌هایتان گوش می‌دهد؟ به درستی با شما ارتباط برقرار می‌کند؟ و آیا با حفظ احترام شما را به چالش می‌کشد؟

یکی از مهم‌ترین مسائل در شناخت درمان‌گر این است که روان‌درمان‌گر از شما حمایت کند، با شما همدلی داشته باشد و به مشکلات‌تان رسیدگی کند در حالی که درمان‌تان نمی‌کند و قصد اصلاح‌تان را ندارد؛ چون این بر عهدۀ شماست. درمان‌گر وظیفه دارد که ابزارهایی را در اختیارتان قرار دهد تا خودتان این کار را انجام دهید.

پس روان‌درمانی قرار نیست خودکار همه چیز را درست کند و این بخش سخت ماجراست. اینکه فکر کنیم درمان جواب نمی‌دهد و ما خوب نمی‌شویم. میل به درمان و کمک به خودتان باید از درون شما بیاید. چیزهای دیگری که برای تشخیص یک روان‌درمانی مناسب به آن نیاز دارید: درمان‌گر خوب در درمان عجله نمی‌کند و باعث نمی‌شود حس کنید باید سریع‌تر از اتاق بیرون بروید؛ توقعات واقع‌بینانه‌ای از درمان دارد؛ به هویت شما احترام می‌گذارد؛ با او احساس راحتی می‌کنید با اینکه می‌دانید تشویش و اضطراب زیادی در این موقعیت آسیب‌پذیرتان وجود دارد ولی به مرور، راحتی و اعتماد بینتان شکل می‌گیرد.

همچنین در روند روان‌درمانی به درمان‌گری نیاز داریم که مرز‌های مناسب و انعطاف‌پذیری با ما داشته باشد. این مرزها با اینکه واقعی و مشخص هستند اما قرار نیست خیلی خشک و غیرقابل تغییر باشند. موضوع مهم دیگر این است که درمان‌گر با وجود دانش و مهارت زیاد نباید طوری با شما رفتار کند که حس کنید از شما برتر است.

حتماً به این موارد توجه داشته باشید اما به احساسات خود نیز اعتماد کنید و اگر از جلسۀ روان درمانی حس ناخوشایندی داشتید، آن را ترک کنید.


این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.

مترجم: پرستو مسگریان

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟

چطور بفهمیم که به یک روان‌درمانگر نیاز داریم؟ 1024 683 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

جواب این سوال برای هر کسی متفاوت است. صادقانه بخواهیم بگوییم همۀ آدم‌ها در دوره‌های متفاوتی از زندگی‌شان به روان‌درمانگر (تراپیست) نیاز دارد. همۀ ما در برهه‌های مختلفی از زندگی‌مان نیاز داریم که حامیت شویم، احساسات‌مان به رسمیت شناخته شود و کسی به کمک‌مان بیاید؛ این کاری است که یک روان‌درمانگر انجام می‌دهد. معمولاً آدم‌ها وقتی به دنبال روان‌درمانگر می‌گردند که تشخیص مشکلی روانی برایشان داده است اما نیاز نیست حتماً به این مرحله برسیم تا برای دریافت درمان و کمک روان‌درمانگر اقدام کنیم.
اگر فکر می‌کنیم استرس داریم، ابهام و عدم قطعیت مسائل زندگی برایمان غیر قابل تحمل است، یا در روابط خود با مسائلی مواجه شده‌ایم می‌توانیم از روان‌درمانگر کمک بگیریم. بنابراین موضوع مشخصی وجود ندارد اما بسیاری عقیده دارند که باید حتماً مسئله و مشکل خیلی حادی وجود داشته باشد. اما، راستش را بخواهید ما باید با این طرز فکر مقابله کنیم.

اولین قدم‌ها برای یافتن روان‌درمانگر (تراپیست) مناسب چیست؟

اول این سوال‌ها را از خودتان بپرسید:

  • هدف برای دریافت روان‌درمانی چیست؟
  • در طول درمان می‌خواهم روی چه چیزی تمرکز کنم؟
  • به چه شیوه‌ای ازدرمان بیشتر علاقه دارم؟
  • آیا می‌خواهم گفتگو کنم یا فقط نیاز دارم که حرف‌هایم شنیده و تأیید شود؟
  • آیا به کسی نیاز دارم که بیشتر بهم دستورالعمل بدهد؟
  • آیا می‌خواهم از تراپیستم روش‌های حل مسئله یاد بگیرم؟
  • آیا می‌خواهم به ترومایی رسیدگی کنم؟
  • آیا به درمان فردی و حضوری نیاز دارم یا درمان غیرحضوری؟ یا ترکیبی از هر دو؟
  • آیا این درمان‌گر در مورد موضوعی که مسئلۀ من است تخصص دارد؟
  • آیا از درمانگرم انتظار دارم پاسخ یا راه‌حل مشخصی پیش رویم بگذارد؟
  • چه مسائلی ممکن است پیش بیاید که دوست داشته باشم در موردشان با روان‌درمانگر صحبت کنم؟ و از صحبت در مورد چه مسائلی اجتناب خواهم کرد؟ آیا می‌دانم چطور مرزهای مشخصی تعریف کنم؟
  • به چه میزان از دسترسی‌پذیری درمان‌گرم نیاز دارم؟ با توجه به اینکه درمان‌گرها هم زندگی شخصی خود را دارند.
  • آیا به مربی یا تسهیل‌گری نیاز دارم که به شکل منظم با او در ارتباط باشم و در مواقع سخت ازراهنمایی‌اش استفاده کنم؟ یا اینکه به روان‌درمانگری نیاز دارم که ظرف یکی دو روز به پیامم پاسخ دهد؟
  • انواع روان‌درمانی کدام است و چه تفاوتی دارند؟

درمان ACT یا درمان بر مبنای پذیرش و تعهد از درمان رفتاری-شناختی به وجود آمده است. در این شیوۀ درمان، تمرکز بر پذیرش بی چون و چرای افکارمان است-چون آنها فقط افکار ما هستند- و عمل کردن بر اساس ارزش‌ها و چیزهایی که در زندگی برایمان اهمیت دارد. بنابراین، در روش اکت، به جای دور کردن تشویش‌ها و پریشانی‌ها روی شناخت آنها تأکید می‌شود و تا زندگی علی‌رغم آنها را با کمک گرفتن از ارزش‌های شخصی‌تان انتخاب کنید.

روش درمان (ERP) یا اجتناب از پاسخ فوری معمولاً در درمان اختلالات اضطرابی یا وسواس اجباری-فکری استفاده می‌شود. در این نوع از درمان تمرکز بر افزایش تاب‌آوری پریشانی و افزایش تحمل عدم قطعیت است و روی مسائلی تأکید می‌شود که ما از انجام‌شان اجتناب می‌کنید.

درمان DBT یا رفتاردرمانی دیالکتیکی. همۀ افراد باید تا حدی با این شیوه از درمان آشنا باشند چون مهارت‌های بسیار اساسی زندگی را به روشی ساختاریافته و قاعده‌مند آموزش می‌دهد. این روش چهار ماژول مختلف دارد: ذهن آگاهی، تنظیم هیجانات، تحمل پریشانی و اثرگذاری بین فردی. این روش به شما کمک می‎کند بتوانید ناراحتی‌ها و مشکلات را تحمل کنید، هیجانات خود را تنظیم کنید و کیفیت روابط شخصی خود را ارتقا دهید.

درمان EMDR یا حساسیت‌زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم و درمان IFS یا سیستم‌های داخلی خانواده هر دو شیوه‌هایی برای درمان و مواجهه با تروماها هستند. سیستم‌های داخلی خانواده واقعاً جالب و قدرتمندند. این شیوۀ درمانی است بر این باور است که ما ازبخش‌ها و زیرساخت‌های متفاوتی تشکیل شده‌ایم و روی بخش‌های کار می‌کند که سیستم درونی ما را ساخته‌اند.
hr />

این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.

مترجم: پرستو مسگریان

مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون

دیگرگون، با کارشناسان زبده و مجرب در زمینه‌های روان‌درمانی، تغذیه، مشاوره و آموزش، عالی‌ترین خدمات روان‌شناسی و مشاوره در ایران را ارائه می‌دهد. تیم کارشناسان دیگرگون هم‌پیمان شده‌اند که جز با روش‌های مستدل و متناسب با ارزش‌های بومی، به سراغ ساحت پیچیده و پرپیچ و خم روان نرود. مطابق همین اصل و ارزش اولیه، با به کارگیری روان‌شناسی مبتنی بر علم و داده و همچنین استفاده از بروزترین روش‌های مشاوره و درمان دنیا، مسیر آرامشی پایدار را به مراجعان خود نشان می‌دهیم.

دیگرگون در شبکه‌های اجتماعی
تلفن دیگرگون

۰۲۱۸۸۱۹۳۱۹۵
09107901044

آدرس دیگرگون

ضلع شمالی میدان ونک، کوچه صانعی، پلاک 33، ساختمان صدف، آسانسور واحدهای شرقی، طبقه دوم، واحد 23

خدمات دیگرگون

مشاوره ازدواج و طلاق | مشاوره زناشویی | مشاوره کودک و نوجوان | مشاوره تغذیه | مشاوره فردی | مشاوره تحصیلی و شغلی | مشاوره اعتیاد | مشاوره سازمانی | روان درمانی | گفتار درمانی | رژیم درمانی | روانکاوی | روان درمانی کودک | سکس تراپی | خانواده درمانی | برگزاری کارگاه های آموزشی | برگزاری دوره های آموزشی | انجام پروژه های پژوهشی | انجام تحقیقات علمی

© تمامی حقوق برای مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون (تاسیس 1398) محفوظ است.