دسته بندی نشده

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟ 760 506 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

مایندست (الگوی فکری) یا ذهنیت ما، مجموعه‌ای از باورهاییست که نحوۀ درک ما از خودمان و جهان پیرامون‌مان را شکل می‌دهد. چیزی که در هر موقعیتی بر نحوۀ تفکر، احساس و رفتار تأثیر می‌گذارد. پس شاید بتوانیم بگوییم هر آنچه در مورد خود باور داریم به نوعی مایندست ما را شکل می‌دهد و بر موفقیت یا شکست‌مان تأثیر می‌گذارد.

در این یادداشت مایندست را تعریف کردیم و از علل شکل‌گیریش گفتیم. همچنین، سوالاتی را مطرح کردیم که با پاسخ دادن به آنها متوجه می‌شوید که مایندست رشد دارید یا مایندست ثابت. در انتها، راهکارهایی را برای تغییر مایندست ثابت به مایندست رشد معرفی کردیم.

مایندست ثابت در مقابل مایندست رشد

به گفتۀ کارول دوک، یکی از روانشناسان استنفورد، دو نوع الگوی فکری یا مایندست وجود دارد: ثابت و رشد. افرادی که الگوی فکری ثابتی دارند، معتقدند که توانایی‌هایشان ثابت است و نمی‌توان آنها را تغییر داد. همچنین ممکن است این افراد باور داشته باشند که استعداد و هوش به تنهایی منجر به موفقیت می‌شود و دیگر نیازی به تلاش نیست.

در سوی دیگر، افرادی با ذهنیت رشد قرار دارند، کسانی که معتقدند می‌توان استعدادها و توانایی‌ها را  با تلاش و پشتکار در گذر زمان بیشتر و بهتر کرد. ذهنیت رشد ادعا نمی‌کند که همه می‌توانند با تلاش انیشتین یا موتزارت شوند، اما اگر هر کسی بیشتر تلاش کند، ممکن است بتواند باهوش‌تر و بااستعدادتر شود.

تفاوت‌های ذهنیت ثابت و رشد

مایندست رشد در مقابل مایندست ثابت

الگوی فکری یا مایندست ما چگونه شکل می‌گیرد؟

حالا به سراغ این سوال برویم که مایندست یا ذهنیت ما اصلاً از ابتدا چگونه شکل می‌گیرد؟ تحقیقات دوک دو منبع اصلی را نشان می‌دهد: تشویق و برچسب‌گذاری، که هر دو در زمان کودکی اتفاق میفتند.

تأثیر تشویق

دوک و همکارانش در طی یک سری از آزمایشات دریافتند که کودکان بسته به نوع تشویقی که می‌شوند، رفتار بسیار متفاوتی پیدا می‌کنند. نتایج بررسی‌های آنها نشان داد که تشویق یا تحسین شخصی استعدادهای کودک با زدن برچسب «باهوش» بر او، ذهنیت ثابت را در کودک تقویت می‌کند. این نوع تشویق به کودک این پیام را می‌دهد که یا توانایی خاصی دارد یا ندارد و هیچ کاری نمی‌تواند برای تغییر این واقعیت انجام دهد.

در طرف مقابل، تحسین فرایندها، بر تلاشی که کودک برای انجام یک کار انجام می‌دهد، تمرکز دارد. این نوع تشویق به موفقیت فرد نسبت به تلاش و استراتژی‌ای که به کار برده است اشاره دارد، مواردی که تحت کنترل او هستند و می‌توانند در طول زمان بهبود یابند.

مثلاً فرض کنید فرزند شما نمرۀ خوبی در امتحان ریاضی بگیرد، تشویق شخصی ممکن است اینگونه باشد: «نمرۀ عالی گرفتی. تو نابغۀ ریاضی هستی!» اما تشویق فرایند معمولاً این شکلی است: «متوجه شدم چقدر برای این امتحان تلاش کردی. چندین بار مطالب را خواندی، از معلمت خواستی که بیشتر راهنماییت کند تا مسئله‌های سخت را حل کنی و خودت را محک بزنی. دیدی که جواب داد.»

بزرگسالان می‌توانند با تشویق تلاش‌ها به جای نتایج، ذهنیت رشد را در فرزندانشان ایجاد و تقویت کنند.

تأثیر برچسب‌ها یا کلیشه‌های ذهنی

برچسب‌ها، که شامل اختصاص ویژگی‌ها به افراد بر اساس کلیشه‌ها یا ارتباط با گروه‌های مختلف است، نیز می‌توانند به شکل‌گیری طرز فکر ثابت یا رشد منجر شوند. فردی که کلیشه‌ای در ذهن دارد که دختران در ریاضی بد هستند یا پسران در خواندن ضعیف هستند، ممکن است در مورد توانایی‌های خود نیز در آن زمینه‌ها ذهنیت ثابتی پیدا کند.

برای مثال، محققان دریافته‌اند که وقتی دانش‌آموزان قبل از امتحان به جنسیت یا نژاد خود فکر می‌کنند، نتایج متفاوتی در امتحانات می‌گیرند.

تأثیر مایندست بر زندگی ما

طرز فکر شما نقش مهمی در نحوه مقابله با چالش‌های زندگی ایفا می‌کند. افرادی که مایندست رشد دارند، بیشتر احتمال دارد در مواجهه با شکست‌ها ادامه دهند. به جای اینکه دست از تلاش بردارند، شکست‌های خود را فرصتی برای یادگیری و رشد می‌بینند. از سوی دیگر، کسانی که مایندست ثابت دارند، بیشتر احتمال دارد در مواجهه با شرایط چالش‌برانگیز تسلیم شوند.

افرادی که ذهنیت یا مایندست ثابت دارند دائماً به دنبال تأیید هستند تا ارزش خود را نه تنها به دیگران، بلکه به خودشان نیز ثابت کنند.

مایندست یا ذهنیت من چیست؟

آیا شما ذهنیت ثابتی دارید یا ذهنیت رشد؟ برای پی بردن به این موضوع، ابتدا جملات زیر را بخوانید و تصمیم بگیرید با کدام‌یک بیشتر موافق هستید:

  1. شما با میزان معینی از هوش به دنیا آمده‌اید و این چیزی نیست که بتوان آن را تغییر داد.
  2. مهم نیست که چه کسی هستید، نمی‌توانید توانایی‌ها و شخصیت بنیادی خود را بهبود ببخشید.
  3. افراد قادر به تغییر خود هستند.
  4. شما می‌توانید چیزهای جدید یاد بگیرید و هوش خود را بهبود ببخشید.
  5. افراد یا استعداد خاصی دارند یا ندارند. شما نمی‌توانید به سادگی استعدادی در زمینه‌هایی مانند موسیقی، نویسندگی، هنر یا ورزش به دست آورید.
  6. مطالعه، سخت‌کوشی و تمرین مهارت‌های جدید همه راه‌هایی برای پرورش استعدادها و توانایی‌های جدید هستند.

اگر با جملات ۱، ۲ و ۵ بیشتر موافق هستید، احتمالاً ذهنیت ثابتی دارید. اما اگر بیشتر با جملات ۳، ۴ و ۶ موافق هستید، مایندست شما به رشد تمایل دارد.

چگونه ذهنیت ثابت خود را دیگرگون کنیم؟

شاید افرادی با مایندست ثابت موافق نباشند، اما دوک پیشنهاد می‌کند که افراد قادر به تغییر ذهنیت خود هستند. اکنون به چگونگی آن می‌پردازیم:

روی مسیر تمرکز کنید:

یکی از مهم‌ترین عوامل در ساختن مایندست رشد، دیدن و یافتن ارزش در خود مسیر است. دلیلش ساده است؛ وقتی بر روی نتیجه نهایی تمرکز می‌کنید، تمام چیزهایی که می‌توانید در طول راه یاد بگیرید را از دست می‌دهید.

از واژۀ «هنوز» زیاد استفاده کنید:

اگر در انجام کاری به مشکل خورده‌اید یا نمی‌دانید چطور انجامش دهید، کافیست به خود یادآوری کنید: هنوز به این موضوع مسلط نشده‌ام. استفاده از این کلمه نشان می‌دهد که باور دارید با وجود هرگونه مشکل، باز هم خواهید توانست بر هر چیزی غلبه کنید.

کلمات و افکار خود بازبینی کنید:

افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید تا ذهنیت رشد را بسازید.

چالش‌ها را بپذیرید:

اشتباه کردن یکی از بهترین راه‌های یادگیری است. بنابراین، به جای فرار از چالش‌ها، آنها را بپذیرید و حتی خودتان را با چالش‌های جدید مواجه کنید.

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی: تهدیدی برای سلامت روان نسل زد

به اشتراک‌گذاری احساسات منفی: تهدیدی برای سلامت روان نسل زد 800 418 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

یکی از ترندهای جدید شبکه‌های اجتماعی میان برخی از جوانان نسل Z، به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی به صورت اغراق‌آمیز است. موضوعی که می‌تواند نه فقط پیروی از یک ترند، بلکه نشانه‌ای از وجود مشکلات جدی روانی باشد.

به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران رسانه، کالای اصلی قابل خرید و فروش در شبکه‌های اجتماعی «توجه» است. بنابراین می‌توان به درستی از  اصطلاح «غم‌فروشی» برای نمایش درد و رنج در ازای دریافت توجه استفاده کرد.

اما اصلاً نسل زد چه نسلی است؟

نسل زد به نسل جوانی اشاره دارد که بین اواسط دهۀ ۱۹۹۰ تا اوایل دهۀ ۲۰۱۰ متولد شده‌اند. نسل Z با تکنولوژی‌های پیشرفته رشد کرده‌اند و از کودکی با اینترنت، گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی آشنا بوده‌اند. به همین دلیل به راحتی از تکنولوژی استفاده می‌کنند و به سرعت با تغییرات تکنولوژیک سازگار می‌شوند.

این سرعت زیاد مشکلاتی را هم در زندگی این نسل پدید آورده است. مثلاً اینکه:

  • با توجه به فشارهای اجتماعی و تحصیلی و همچنین تاثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی، مسائل مربوط به سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی در این نسل رایج‌تر است.
  • استفادۀ مفرط از تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی منجر به وابستگی و کاهش تعاملات از نزدیک و رو در رو شده که این امر تاثیرأت منفی بر روابط اجتماعی و سلامت روانی آن‌ها داشته است.

غم‌فروشی یا نمایش غم و اندوه در شبکه‌های اجتماعی

موضوع غم‌فروشی یا به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی به روندی اشاره دارد که در آن افراد مشکلات یا احساسات منفی خود را به صورت اغراق‌آمیز در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند تا توجه یا همدردی دیگران را جلب کنند. این پدیده در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک و غیره رخ می‌دهد.

کارشناسان معتقدند که این رفتار که به دلیل افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی، در بسیاری از کشورها مشاهده می‌شود، می‌تواند یکی از علائم وابستگی اضطرابی باشد.

در ایران، هرچند تحقیقات و گزارش‌های دقیق و علمی در این زمینه کمتر منتشر شده‌اند، اما نشانه‌هایی از وجود این پدیده در بین نسل جوان ایرانی نیز دیده می‌شود. در اینجا هم نسل Z مانند دیگر کشورها به طور گسترده از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کند و رفتارهایی مشابه را می‌توان در پست‌ها و استوری‌های آنان مشاهده کرد. این رفتارها شامل به اشتراک گذاشتن احساسات منفی، مشکلات شخصی و تجربه‌های دردناک (غالباً اغراق‌آمیز) به صورت عمومی یا خصوصی است.

دلایل نمایش غم و به اشتراک‌گذاری احساسات منفی در شبکه‌های اجتماعی

بیشتر افراد به دلیل احساس تنهایی و نیاز به ارتباط با دیگران، احساسات خود دربارۀ مشکلات را به شکل اغراق‌آمیزی در شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارند. آن‌ها تصور می‌کنند که با این کار می‌توانند حمایت و همدردی از سوی دیگران دریافت کنند. در برخی موارد، جوانان ممکن است برای جلب توجه و افزایش فالوئرها و لایک‌ها، احساسات خود را به صورت اغراق‌آمیز نشان دهند.

اما نمایش اغراق‌آمیز احساسات در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند زنگ خطری برای ابتلا به بیماری‌های سلامت روان باشد که نیاز به توجه و بررسی دارند. در اینجا به برخی از دلایلی که این رفتار می‌تواند خطرناک باشد و به مسائل سلامت روانی مرتبط شود، اشاره می‌کنیم:

غم‌فروشی در شبکه‌های اجتماعی چطور می‌تواند به سلامت روان آسیب بزند؟

۱. نیاز به توجه مداوم:

افرادی که مرتباً احساسات منفی خود را به صورت اغراق‌آمیز به اشتراک می‌گذارند، ممکن است به توجه و تأیید دیگران وابسته شوند. این وابستگی می‌تواند به کاهش اعتماد به نفس و افزایش استرس و اضطراب منجر شود.

۲. خودپندارۀ منفی:

 نمایش مداوم احساسات منفی می‌تواند باعث شود فرد تصویر منفی از خود را باور کند. این باور در نهایت می‌تواند باعث افسردگی و کاهش عزت نفس شود.

۳. افزایش اضطراب اجتماعی:

 اشتراک‌گذاری مشکلات شخصی به صورت عمومی می‌تواند منجر به افزایش اضطراب اجتماعی شود، زیرا کسی که احساساتش را به صورت عمومی به اشتراک می‌گذارد، نگرانی زیادی بابت نظرات و قضاوت‌های دیگران تحمل می‌کند.

۴. عدم مدیریت مؤثر مشکلات:

 با جستجوی مداوم همدردی در شبکه‌های اجتماعی، افراد از پیدا کردن راه‌حل‌های موثر برای مشکلات خود بازمی‌مانند.

۵. ریسک بدفهمی و سوءاستفاده:

 مخاطبان شبکه‌های اجتماعی از هر طیف و بسیار گوناگون‌اند. این امر باعث می‌شود که برخی، مشکلات و احساسات فرد را به درستی درک نکنند یا از آن‌ها سوءاستفاده کنند. مسئله‌ای که می‌تواند به بروز آسیب‌های اجتماعی منجر شود.

 راهکارها و توصیه‌ها برای مقابله با غم‌فروشی در شبکه‌های اجتماعی

 مشاوره یا روان درمانی حرفه‌ای:

اگر فرزند شما یا خودتان به نمایش اغراق‌آمیز احساسات در شبکه‌های اجتماعی روی آورده‌اید، توصیه می‌شود که حتماً از کمک مشاور یا روانشناس برای رسیدگی به مسائل زیربنایی و عمیق‌تر استفاده کنید.

تقویت مهارت‌های مقابله‌ای:

توسعه مهارت‌های مقابله‌ای موثر می‌تواند به فرد کمک کند تا به جای وابستگی به تایید دیگران، با مشکلات خود به شیوه‌ای سالم و کارآمد مواجه شود.

حمایت اجتماعی:

داشتن شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده می‌تواند به فرد کمک کند تا احساسات و مشکلات خود را به شیوه‌ای سالم‌تر بیان کند.

در نهایت، به والدین و افرادی که با جوانان در ارتباط هستند، توصیه می‌شود که با فرزندان خود صحبت کنند و به جای نادیده گرفتن یا سرزنش، به چالش‌ها و مسائل آن‌ها گوش دهند و حمایت لازم را فراهم کنند. همچنین، استفاده از راه‌های مؤثرتر برای مدیریت استرس و مشکلات روانی، مانند مراجعه به مشاور یا روانشناس، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

همۀ آنچه باید دربارۀ اختلال خوردن بدانیم

همۀ آنچه باید در مورد اختلال خوردن بدانیم

همۀ آنچه باید در مورد اختلال خوردن بدانیم 780 438 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

در دوران مدرن، اختلالات خوردن به یکی از مشکلات شایع در میان نوجوانان به ویژه در میان دختران تبدیل شده‌اند. این مسئله می‌تواند تأثیرات جدی بر سلامت جسمی و روانی داشته باشد. به طور کلی، اختلال خوردن شامل انواع مختلفی از روابط ناسالم با غذا و نگرانی‌های مربوط به وزن است. در واقع، یک نفر از هر هفت مرد و یکنفر از هر پنج زن تا سن ۴۰ سالگی یکی از انواع اختلالات خوردن را تجربه می‌کنند و در ۹۵ درصد از موارد این اختلالات پیش از سن ۲۵ سالگی آغاز می‌شوند.

انواع مختلف اختلال خوردن

بی اشتهایی عصبی (آنورکسیا نروزا):

یک اختلال خوردن که ویژگی آن ترس شدید از افزایش وزن است. افراد مبتلا به آنورکسیا نروزا اغلب خود را دارای وزن اضافی می‌بینند، حتی وقتی که به شدت زیر وزن مناسب خود هستند. این اختلال به دو شکل وجود دارد: نوع محدود کننده و نوع پرخوری-پاکسازی. نوع محدود کننده زمانی است که که در آن فرد مقدار غذای خود را به شدت کاهش می‌دهد، و نوع پرخوری-پاکسازی، که فرد علاوه بر محدود کردن غذا، دوره‌های پرخوری دارد و سپس با استفراغ، مصرف ملین‌ها یا ورزش بیش از حد کالری اضافی را از بین می‌برد.

پرخوری عصبی (بولیمیا نروزا):

یک اختلال خوردن است که با دوره‌های پرخوری و سپس پاکسازی همراه است. افراد مبتلا به این اختلال نمی‌توانند میزان غذایی که می‌خورند را کنترل کنند اما تلاش می‌کنند تا کالری‌های اضافی را با استفراغ، مصرف ملین‌ها یا روزه گرفتن از بین ببرند. این افراد نگرانی زیادی درباره وزن و شکل بدن خود دارند.

اختلال پرخوری (بینجینگ):

این اختلال زمانی رخ می‌دهد که فرد در مدت زمان کوتاهی مقدار زیادی غذا می‌خورد بدون اینکه بعداً تلاش کند آن را پاکسازی کند. این اختلال می‌تواند منجر به چاقی و مشکلات مرتبط با آن مانند دیابت نوع ۲ و بیماری‌های قلبی شود.

اختلال خوردن محدود کننده یا اجتنابی:

این اختلال بیشتر در کودکی شایع است. فرد مقدار یا نوع غذایی که می‌خورد را محدود می‌کند، اما نه به دلیل نگرانی از وزن. به عنوان مثال، کسی که دچار بیماری التهابی روده است ممکن است خوردن را با درد و ناراحتی مرتبط بداند و از خوردن اجتناب کند. کودکان با مشکلات حسی ممکن است بو، بافت یا طعم برخی غذاها را بسیار ناخوشایند بیابند و بنابراین از خوردن آن‌ها اجتناب کنند. این اختلال می‌تواند به سوءتغذیه منجر شود.

باورهای اشتباه دربارۀ اختلالات خوردن

وقتی بیشتر مردم به اختلالات خوردن فکر می‌کنند، فردی را تصور می‌کنند که به شدت لاغر است. اما یک فرد با وزن طبیعی یا حتی اضافه وزن نیز ممکن است مبتلا به اختلال خوردن باشد. اختلالات خوردن یک مشکل جدی سلامت روان است که در صورت درمان نشدن می‌تواند خطرات جدی برای سلامت جسمی و روانی ایجاد کند. این اختلالات می‌توانند به بسیاری از بخش‌های بدن آسیب برسانند و حتی در مراحل جدی‌تر منجر به مرگ شوند.

اختلالات خوردن در نوجوانان: آنچه والدین باید بدانند

والدین باید به علائم احتمالی اختلالات خوردن در فرزند یا نوجوان خود توجه داشته باشند، از جمله:

  • تغییر در عادات غذایی، زمان و میزان غذا خوردن
  • رژیم‌های غذایی بسیار سختگیرانه
  • نوسانات وزن غیرمعمول
  • اظهار نارضایتی از بدن یا وزن خود
  • ورزش بیش از حد معمول
  • صرف زمان زیاد در حمام

 

اختلالات خوردن معمولاً از اضطراب، افسردگی، وسواس نسبت به تصویر بدن و عوامل محیطی یا ژنتیکی ناشی می‌شوند. فرد مبتلا به شکل ارادی و انتخابی آن را انجام نمی‌دهد. درک درست این مسئله به والدین کمک می‌کند که با دید درستی برای کمک به فرزندشان اقدام کنند. اگر نگران هستید، با فرزند خود صحبت کنید و از پزشک، مشاور یا روانشناس کمک بگیرید

حتی اگر اشتباه کرده باشید و فرزندتان به هیچ یک از اختلالات جدی خوردن مبتلا نباشد، صحبت کردن با او در این مورد ممکن است به یک گفتگوی مهم درباره تغذیۀ سالم و تصویر بدنی منجر شود که می‌تواند از ابتلا به اختلال خوردن آینده جلوگیری کند.

اگر درست حدس زده باشید، می‌توانید هرچه زودتر برای مشاوره و درمان حرفه‌ای فرزندتان اقدام کنید.

 

منابع و مطالعه بیشتر

برای اطلاعات بیشتر در مورد اختلالات خوردن می‌توانید به وب‌سایت سازمان جهانی بهداشت مراجعه کنید.

رابطۀ دوستی بین حیوانات

چرا از رابطۀ دوستی بین حیوانات استقبال می‌کنیم؟ذهن امیدوار

چرا از رابطۀ دوستی بین حیوانات استقبال می‌کنیم؟ذهن امیدوار 960 600 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

چرا از رابطۀ دوستی بین حیوانات استقبال می‌کنیم؟

شبکه های اجتماعی مملو از داستان‌ها و ویدیوهایی است که دوستی بین حیوانات را باهم به اشتراک می‌گذارند و اغلب میلیون‌ها بازدید دارند. این محتواها معمولاً حیواناتی از گونه‌های مختلف را نشان می‌دهد که رابطه‌ای دوستانه دارند.
احتمالاً شما هم چنین ویدیوهایی را دیده باشید. همین چند روز پیش خبری  در مورد پیدا شدن الاغی اهلی به نام «دیزل» در میان یک گله گوزن وحشی حسابی وایرال شد.
چرا ما به عنوان مردم تا این اندازه از شنیدن این داستان‌ها لذت می‌بریم؟ پاسخ به این سوال مستلزم آن است که برخی از جنبه‌های زیباتر طبیعت خود را بشناسیم.

حیوانات بخشی از وجود ما را منعکس می‌کنند

مشاهدۀ اینکه حیوانات از گونه‌های مختلف به خوبی با هم کنار می‌آیند، نه تنها دوست داشتنی است، بلکه می‌تواند به ما این احساس را بدهد که چیزهای مشترکی با گونه‌های دیگر داریم. این باعث می‌شود احساس کنیم که ارتباط بیشتری با سایر موجودات زندۀ روی زمین داریم. دهه‌ها تحقیق نشان داده است که ارتباط با طبیعت باعث احساس شادمانی در انسان می‌شود.

از طرفی، یک بررسی تحقیقاتی در سال ۲۰۲۲ نشان داده است که سازوکارهای مغزی حیوانات وقتی در تعامل با حیوانات دیگر هستند شبیه به سازوکارهای مغز انسان است. این به این معنیست که شاید حیواناتی که در تعامل اجتماعی هستند احساسات مشابهی با انسان‌هایی داشته باشند که در کنار دوستان یا عزیزان خویش هستند.

بنابراین، در حالی که بسیار سخت است که بدانیم این تجربۀ اجتماعی ذهنی برای حیوانات دیگر چگونه است (بالاخره آنها که نمی‌توانند پرسش‌نامه‌های تحقیقاتی را پر کنند) به هر حال انسان‌ها ترجیح می‌دهند تا این شباهت را باور کنند.

انسان‌ها همکاری و شگفتی‌های دلپذیر را دوست دارند

تکامل انسان به سمت لذت بردن از همکاری پیش رفته است، یکی از دلایلی که می‌تواند لذت بردن از تماشای همکاری بین گونه‌های مختلف جانوری را توضیح دهد. برخی از محققان معتقدند که غریزۀ ما برای همکاری حتی از غریزۀ ما برای رقابت قوی‌تر است.

و البته یکی از دلایل اصلی که ممکن است توجه ما را به دوستی‌های غیرمحتمل حیوانات جلب کند این است که در واقع این روابط بسیار بعید و شگفت‌آور هستند. در واقع این تعاملات تعجب‌آورند و تحقیقات بسیاری نشان داده است که انسان از غافلگیر شدن لذت می برد.

مغز ما به گونه‌ای تکامل یافته است که در دسته‌بندی، حل مشکلات و یادگیری بسیار کارآمد است. بخشی از دلیل کارآمدی ما این است که برای جستجوی دانش جدید و زیر سوال بردن آنچه می‌دانیم انگیزه داریم. به عبارت دیگر، ذهن ما انگیزۀ زیادی برای کنجکاوی دارد.

برای آشنایی با دیدگاه تکاملی و مغز انسان می‌توانید این مقالات را ببینید:

اضطراب یک رویکرد تکاملی

نظریۀ تکاملی و درمان افسردگی

رابطۀ دوستی بین حیوانات در واقع چیز بسیار عجیبی است. ما به تجربه دریافته‌ایم که مثلاً «گربه‌ها شکارچی پرندگان هستند»، بنابراین وقتی می‌بینیم که یک گربه و یک پرنده مانند دوستان قدیمی با هم کنار می‌آیند، این برداشت ما را از نحوۀ عملکرد دنیای طبیعی به چالش کشیده می‌شود.

دوستی بین حیوانات برای ما شگفتی آور است

دانشمندان علوم اعصاب به شواهدی دست یافته‌اند که نشان می‌دهد، مغز انسان هنگام غافلگیری، مواد شیمیایی را ترشح می‌کند که مسئول هوشیاری و حساس‌تر کردن ما نسبت به پاداش هستند. این واکنش عصبی شیمیایی است که باعث ایجاد حس خوشایندی در غافلگیری‌های خوشایند می‌شود.

انسان‌های شیفتۀ صلح و هماهنگی هستند

این ارتباطات ممکن است نمادی از چیزی باشد که بسیاری از مردم آرزوی آن را دارند: جهانی که در آن می توان تفاوت‌ها را به نفع یک همزیستی مسالمت آمیز کنار گذاشت. همکاری بین گونه‌ها باعث می‌شود که ما دیدگاه خوشبینانه‌ای نسبت به آیندۀ بشریت پیدا کنیم.

شاید این فقط یک رویا باشد اما تماشای ویدیوهای زیبای حیوانات به ما کمک می‌کند احساس کنیم این رویا دست یافتنی است.

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی 1024 1024 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

اصطلاح اختلال وسواس فکری-عملی معمولاً تصویر افرادی بیش از اندازه تمیز، منظم یا جزئی‌نگر را به ذهن متبادر می‌کند. اما این توصیف‌ها خیلی دقیق و حتی درست نیستند، چون به مرور تبدیل به برچسب یا استیگما می‌شوند و شرایط فردی که دچار وسواس فکری-عملی است و خود با علائم مزمن و ناتوان‌کنندۀ بیماری‌اش دست و پنجه نرم می‌کند وخیم‌تر می‌سازند. این یادداشت به این موضوع مهم و شرمی که ممکن است افراد مبتلا به OCD در زندگی خود احساس کنند پرداخته است.

دکتر اگنس سیمون، یکی از روانپزشکان هیئت روانپزشکی نوجوانان آمریکا عضو کمیتۀ مدیریت و عملیات برای انجمن روانپزشکی نوجوانان آمریکا از تجربۀ خودش در درمان نوجوانی به نام تینا گفته که از اختلال وسواس فکری-عملی رنج می‌برده است. تینا افکار خودکشی داشته و به همین علت در بیمارستان بستری بوده. کم حرف، گوشه‌گیر و ترسو بوده و به سوالات به ندرت پاسخ می‌داده. دکتر اگنس در معاینات خود متوجه احساس شرم در تینا می‌شود.
تینا به شکل وسواسی نگران آسیب رساندن به برادرش بوده و مدام از او می‌پرسیده که حالش خوب است یا نه. در نهایت از ترس اینکه مبادا واقعاً به برادرش آسیب زند از او دور و دورتر شده بود.

شرم موانع مهمی برای بیماران مبتلا به OCD ایجاد می‌کند
بعد از اینکه تینا تشخیص بیماری وسواس فکری-عملی گرفت (OCD) رفتارش به تدریج بهتر شد چون فهمید که احساس شرمی که از احتمال صدمه زدن به برادرش تجربه می‌کند، در مورد مبتلایان به OCD خیلی هم غیر معمول نیست. نتایج مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۲ که در مجله بریتانیایی روان‌شناسی بالینی منتشر شد، ارتباط معنی‌داری را بین شدت OCD و احساس شرم نشان می‌دهد.

در این مطالعه تأکید شده است که احساس شرم را می‌توان با برچسب «عجیب و بی معنی» بودن در مورد رفتارهای بیش از اندازه تکراری در بیماران مبتلا به OCD ایجاد کرد. به همین دلیل افرادی که اختلال وسواس شدیدتری دارند سطح بالاتری از شرم را تجربه می‌کنند.
حس شرم می‌تواند وضعیتی ناتوان کننده ایجاد کند و تجربۀ مداوم این احساس چرخۀ ناامیدی را تغذیه می‌کند. شرم یک احساس است، مانند غم و اندوه، و درک اینکه چرا بیمار این احساس را دارد، برای ایجاد مسیر درمانی مناسب بسیار مهم است. افرادی که درگیر اختلال وسواس فکری-عملی هستند باید بفهمند که بیماری یا اختلال‌شان هویت آن‌ها را تعریف نمی‌کند و مهم‌تر از آن، اینکه می‌توانند با کمک مشاور یا روان‌درمانگر و فراگیری آموزش‌های لازم محرک‌های خاص خودشان را تشخیص و افکار وسواسی خود را تغییر دهند.

شرم موانع مهمی برای بیماران مبتلا به OCD ایجاد می‌کند، از ناتوانی در جستجو برای مراقبت‌های اولیه تا بحث آشکار درباره تجربیات‌شان. بنابراین، تشخیص احساس شرم در افراد با علائم OCD و رفع آن از طریق روانی درمان و آموزش برای پزشکان ضروری است. بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی می‌توانند با حمایت و پذیرش توانمند شوند و از شرم ناتوان کننده‌ای که تجربه می‌کنند رهایی یابند. این کار باعث می‌شود که سریع‌تر به سمت شفا و بهبودی قدم بردارند.

منبع: psychiatrictimes

مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون

دیگرگون، با کارشناسان زبده و مجرب در زمینه‌های روان‌درمانی، تغذیه، مشاوره و آموزش، عالی‌ترین خدمات روان‌شناسی و مشاوره در ایران را ارائه می‌دهد. تیم کارشناسان دیگرگون هم‌پیمان شده‌اند که جز با روش‌های مستدل و متناسب با ارزش‌های بومی، به سراغ ساحت پیچیده و پرپیچ و خم روان نرود. مطابق همین اصل و ارزش اولیه، با به کارگیری روان‌شناسی مبتنی بر علم و داده و همچنین استفاده از بروزترین روش‌های مشاوره و درمان دنیا، مسیر آرامشی پایدار را به مراجعان خود نشان می‌دهیم.

دیگرگون در شبکه‌های اجتماعی
تلفن دیگرگون

۰۲۱۸۸۱۹۳۱۹۵
09107901044

آدرس دیگرگون

ضلع شمالی میدان ونک، کوچه صانعی، پلاک 33، ساختمان صدف، آسانسور واحدهای شرقی، طبقه دوم، واحد 23

خدمات دیگرگون

مشاوره ازدواج و طلاق | مشاوره زناشویی | مشاوره کودک و نوجوان | مشاوره تغذیه | مشاوره فردی | مشاوره تحصیلی و شغلی | مشاوره اعتیاد | مشاوره سازمانی | روان درمانی | گفتار درمانی | رژیم درمانی | روانکاوی | روان درمانی کودک | سکس تراپی | خانواده درمانی | برگزاری کارگاه های آموزشی | برگزاری دوره های آموزشی | انجام پروژه های پژوهشی | انجام تحقیقات علمی

© تمامی حقوق برای مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون (تاسیس 1398) محفوظ است.