انتخاب سردبیر

چند راهکار برای بهبود حافظه: از تمرکز بهتر تا تمرین یادآوری

چند راهکار برای بهبود حافظه: از تمرکز بهتر تا تمرین یادآوری 760 506 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

از نظر برخی پژوهشگران، حافظه فرآیندی با پنج مرحلۀ اصلی است: رمزگذاری، ذخیره‌سازی، بازیابی، یادآوری و فراموشی. هر کدام از این مراحل ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی، میزان یادآوری اطلاعات را تغییر دهد. در این یادداشت، نگاهی دقیق‌تر به هر مرحله از حافظه داشتیم و چند راهکار برای بهبود حافظه را معرفی کردیم

پنج مرحلۀ اصلی حافظه

مرحله ۱: رمزگذاری

رمزگذاری اولین اتفاقی است که در حافظه میفتد. منظور از رمزگذاری فرآیندی است که در آن اطلاعاتی که به مغز فرستاده می‌شود به قالبی قابل ذخیره در مغز تبدیل می‌شوند.

  • وقتی ما به اطلاعات توجه می‌کنیم، مغزمان در حال رمزگذاری است. مثلاً وقتی می‌خواهیم فهرست خرید مایحتاج خانه را به خاطر بسپاریم، باید به اقلام موجود در فهرست توجه کنیم تا آن‌ها را رمزگذاری کنیم.
  • اطلاعات به قالبی تبدیل می‌شوند که قابلیت ذخیره‌سازی در حافظه را داشته باشند. برای نمونه، زمانی که یک کلمه جدید می‌بینیم، اغلب آن را با صدای بلند می‌خوانیم یا می‌نویسیم تا رمزگذاری شود.
  • رمزگذاری به ما امکان می‌دهد که بعداً به اطلاعات دسترسی داشته باشیم. برای مثال، اگر فهرستی از خریدها را رمزگذاری کنید، هنگام نیاز می‌توانید آن را به یاد آورید.
  • فرآیند رمزگذاری ممکن است در اثر عواملی مانند استرس یا خستگی تغییر کند. مثلاً، اگر هنگام رمزگذاری لیست خرید استرس داشته باشید، شاید نتوانید به راحتی آن‌ها را به خاطر آورید..
  • رمزگذاری مرحله‌ای ضروری برای تشکیل حافظه‌های بلندمدت است. برای مثال، اگر بخواهید لیست خرید خانه را برای مدت زمان بیشتر به خاطر بسپارید، ناچارید که آن را به حافظۀ بلند مدت خود منتقل کنید.
مرحله ۲: ذخیره‌سازی

ذخیره‌سازی به فرآیند نگهداری اطلاعات در حافظه اشاره دارد. ما از اطلاعات در مغزمان نگهداری می‌کنیم تا بتوانیم در آینده به آن دسترسی داشته باشیم. زمانی که اطلاعات را در حافظه ذخیره می‌کنیم، در واقع یک بازنمایی ذهنی از آن اطلاعات ایجاد می‌کنیم که می‌تواند به شکل تصویر، صدا یا احساس باشد.

  • دو نوع ذخیره‌سازی وجود دارد: حافظه کوتاه‌مدت (STM) و حافظه بلندمدت (LTM).
  • حافظۀ کوتاه‌مدت اطلاعات را برای مدت کوتاهی ذخیره می‌کند. مثلاً وقتی رمزی را می‌خوانیم تا در سایتی وارد کنیم، فقط برای مدت کوتاهی آن را در حافظۀ کوتاه‌مدت خود نگه می‌داریم.
  • حافظۀ بلندمدت اطلاعات را برای مدت طولانی ذخیره می‌کند. برای مثال، اگر دستور پخت یک غذای جدید را در حافظۀ بلندمدت خود رمزگذاری کنیم، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها بعد هم می‌توانیم آن را به یاد آوریم.
  • ظرفیت حافظۀ کوتاه‌مدت محدود است، اما ظرفیت حافظۀ بلندمدت تقریباً نامحدود است. این یعنی، مثلاً اگر لیست خرید خانه را در حافظۀ کوتاه مدت خود ذخیره کنیم تنها تعداد محدودی از اقلام را به خاطر خواهیم آورد. ولی وقتی لیست خرید را به حافظۀ بلند مدت خود می‌فرستیم تعداد نامحدودی از اقلام را به یاد می‌آوریم.
  • ممکن است بتوانیم اطلاعات را از حافظهٔ کوتاه‌مدت (STM) به حافظهٔ بلندمدت (LTM) منتقل کنیم، اما این انتقال همیشه به‌طور کامل و بدون نقص انجام نمی‌شود. به‌عنوان مثال، ممکن است برای به خاطر سپردن لیست خرید خانه ، اقلام آن را چندین بار برای خودتان تکرار کنید (تمرینی برای تقویت حافظه)، اما با این حال، ممکن است باز هم برخی از اقلام را فراموش کنید.
مرحله ۳: یادآوری

به فرآیند بازیابی اطلاعات از حافظه یادآوری می‌گویند. برای یادآوری اطلاعات، ابتدا باید آن را رمزگذاری و ذخیره کرده باشیم.

  • یادآوری فرآیند بازیابی اطلاعات از ذخیره‌های حافظه است. زمانی که اطلاعات را به یاد می‌آوریم، تجربۀ اولیه رمزگذاری‌شده را دوباره «بازآفرینی» می‌کنیم.
  • دو نوع یادآوری وجود دارد: یادآوری آزاد و یادآوری نشانه‌دار. یادآوری آزاد زمانی است که بدون نشانه یا راهنما اطلاعات را به خاطر می‌آوریم. یادآوری نشانه‌دار زمانی است که با کمک نشانه‌ها یا راهنماها اطلاعات را به یاد می‌آوریم.
  • یادآوری ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند حالت روحی یا احساسی فرد قرار گیرد.
مرحله ۴: بازیابی

بازیابی مشابه یادآوری است. تفاوت آن‌ها در این است که بازیابی به فرآیند جستجوی فعال اطلاعات در حافظه اشاره دارد اما یادآوری به فرآیند به خاطر آوردن منفعلانۀ اطلاعات مرتبط است.

  • بازیابی فرآیند دسترسی به اطلاعات از حافظه است. برای مثال، اگر سعی کنید نام فردی را که در یک مهمانی ملاقات کرده‌اید به خاطر آورید، باید آن اطلاعات را از حافظه بازیابی کنید.
  • ما اغلب از نشانه‌های بازیابی برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنیم. برای مثال، اگر سعی کنید نام فردی را به یاد آورید، ممکن است از جنبه‌ای خاص از ظاهر او به عنوان نشانه کمک بگیرید.
  • بازیابی تحت تأثیر عواملی مانند نگرانی، استرس یا خستگی ممکن است تغییر کند. مثلاً اگر هنگام تلاش برای یادآوری نام فردی مضطرب باشید، ممکن است در بازیابی آن اطلاعات دچار مشکل شوید.
  • فرآیند بازیابی اغلب با توجه آغاز می‌شود؛ اگر به چیزی توجه نکنیم، احتمال کمتری وجود دارد که بتوانیم آن را از حافظه بازیابی کنیم.
مرحله ۵: فراموشی

وقتی نتوانیم اطلاعات را از حافظۀ خود بازیابی کنیم، یعنی آن را فراموش کرده‌ایم. دلایل زیادی برای فراموشی وجود دارد، از جمله عدم رمزگذاری مناسب اطلاعات یا دشواری‌های انگیزشی در بازیابی اطلاعات.

  • فراموشی فرآیند از دست دادن اطلاعات از حافظه است. وقتی نام فردی را که در یک مهمانی ملاقات کرده‌اید فراموش می‌کنید، آن اطلاعات را از حافظۀ شما پاک شده است.
  • دلایل مختلفی برای فراموشی وجود دارد. برای مثال، ممکن است نام فردی را فراموش کنیم زیرا در زمان شنیدن آن توجه کافی نداشته‌ایم.
  • دو نوع اصلی فراموشی وجود دارد:
    1. تداخل پس‌گستر (Retroactive Interference):
      وقتی اطلاعات جدید باعث می‌شود نتوانیم اطلاعات قدیمی را به یاد بیاوریم.
      مثال: اگر شماره تلفن جدیدی یاد بگیرید، ممکن است شماره تلفن قبلی‌تان را فراموش کنید.
    2. تداخل پیش‌گستر (Proactive Interference):
      وقتی اطلاعات قدیمی باعث می‌شود نتوانیم اطلاعات جدید را به یاد بیاوریم.
      مثال: اگر به یک آدرس قدیمی عادت کرده باشید، ممکن است در یادآوری آدرس جدیدتان دچار مشکل شوید.

چهار راهکار نوین برای جلوگیری از آلزایمر

  • فراموشی بخشی طبیعی از حافظه است و لزوماً علامت مشکل یا بیماری نیست
جمع‌بندی

حافظه فرآیندی پیچیده است که شامل مراحل مختلفی می‌شود. با درک نحوه عملکرد هر مرحله، می‌توانیم شناخت بهتری از عملکرد حافظه خود داشته باشیم. همچنین، با توجه به تکنیک‌هایی مانند توجه به اطلاعات، ایجاد تصاویر ذهنی و تمرین بازیابی، می‌توانیم حافظه خود را تقویت کنیم.

چند راهکار برای بهبود حافظه

توجه دقیق به اطلاعات (رمزگذاری بهتر):

اطمینان حاصل کنید که هنگام دریافت اطلاعات، کاملاً بر آن‌ها متمرکز هستید. توجه فعال به جزئیات باعث می‌شود مغز شما اطلاعات را با دقت بیشتری پردازش و به حافظه منتقل کند. برای مثال، اگر می‌خواهید نام شخصی را به خاطر بسپارید، به تلفظ دقیق نام و چهرۀ او توجه ویژه‌ای داشته باشید یا نام او را در ذهن خود تکرار کنید. توجه، نخستین گام برای ایجاد یک حافظۀ پایدار است.

ایجاد تصویر ذهنی (تقویت ذخیره‌سازی):

اطلاعات را به کمک تصویرسازی ذهنی در ذهن خود مجسم کنید. تصویرسازی به این معناست که اطلاعات را به تصاویری قابل مرتبط تبدیل کنید که ماندگاری بیشتری در حافظه دارند. مثلاً در مورد همان لیست خرید خانه، هر قلم را به شکل تصویری خیالی تجسم کنید—مثلاً یک بطری شیر را در ذهن به شکل یک گاو خندان ببینید یا نان را به شکل یک کوه طلایی تصور کنید. این روش باعث تقویت حافظۀ بلندمدت می‌شود زیرا مغز به‌طور طبیعی تصاویر را بهتر از کلمات ساده به خاطر می‌سپارد.

تمرین یادآوری (تقویت بازیابی):

مرتباً خود را آزمایش کنید و اطلاعاتی که آموخته‌اید را مرور نمایید. با این کار، مغز شما ارتباطات عصبی بین اطلاعات ذخیره‌ شده و مسیرهای بازیابی را تقویت می‌کند. برای مثال، می‌توانید از فلش‌کارت‌ها یا آزمون‌های کوچک برای بررسی دانسته‌های خود استفاده کنید. این روش نه‌تنها به بازیابی اطلاعات کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود در صورت نیاز سریع‌تر و دقیق‌تر اطلاعات را به یاد آورید.

در اینجا گفته‌ایم که چطور کشور سوئد با کمک تکنیک‌هایی مثل فلش کارت‌ها بهتغییر مهمی در سیستم آموزشی خود ایجاد کرده است:
۵ تکنیک طلایی برای بهبود یادگیری مغز

نکته تکمیلی:

استفاده از این سه راهکار به‌صورت ترکیبی می‌تواند حافظه را به میزان قابل توجهی بهبود ببخشد. رمزگذاری قوی، ذخیره‌سازی مؤثر و تمرین یادآوری، سه رکن اساسی برای ایجاد حافظه‌های پایدار و دقیق هستند. علاوه بر این، خواب کافی، تغذیۀ مناسب و کاهش استرس نیز به بهبود عملکرد حافظه کمک می‌کنند.

چگونه در محیط کار قاطعانه عمل کنیم؟ راهنمای دستیابی به تعادل میان انفعال و پرخاشگری

راهنمای رفتار قاطعانه در محیط کار

راهنمای رفتار قاطعانه در محیط کار 760 506 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

محیط کار پر از چالش‌هایی است که نیازمند تصمیم‌گیری و ارتباط مؤثر هستند. در این میان، برخورد با تعارضات، چه با همکاران و چه با مدیران، بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی شغلی است. اما چطور می‌توان در این موقعیت‌ها بدون انفعال یا پرخاشگری، بهترین راه‌حل را پیدا کرد؟ رفتار قاطعانه، کلید اصلی این معماست. قاطعیت به معنای احترام متقابل و تلاش برای برقراری تعادلی عادلانه میان نیازهای خودمان و دیگران است.

در این مقاله، با استفاده از توصیه‌های یک روان‌شناس برجسته، به بررسی مفهوم قاطعیت و راهکارهای عملی برای مواجهه با چالش‌های رایج در محیط کار می‌پردازیم. با ما همراه باشید تا راز ایستادن بر حقوق خود، بدون آسیب زدن به روابط حرفه‌ای‌تان را کشف کنید.

دستورالعملی برای رفتار قاطعانه

چگونه «ناحیۀ طلایی گلدیلاک» را پیدا کنیم؟ جایی که نه باید خیلی منفعل بود و نه خیلی پرخاشگر.

قاطعیت یکی از مهارت‌های حیاتی اجتماعی و جزء اصلی هوش هیجانی است. وقتی نیازهای دو نفر در تضاد باشند، هیچ راه‌حلی به اندازۀ اینکه مجموعۀ نیازها —حداقل تا حدی—مورد توجه قرار گیرد، کارآمد نیست. و قاطعیت دقیقاً در همین زمینه نقش دارد. قاطع بودن به این معنا نیست که هر دو طرف به خواسته‌هایشان برسند، بلکه تلاش برای شناخت، احترام گذاشتن و برآورده کردن نیازهای هر دو نفر است، در حالی که مراقبیم اوضاع بدتر نشود.

پاسخ‌های ممکن به تعارض روی یک طیف قرار دارند. در یک انتهای آن، رفتار پرخاشگرانه وجود دارد، که در آن فرد طوری رفتار می‌کند که انگار فقط احساسات و اهداف خودش مهم هستند و نیازهای طرف مقابل هیچ اهمیتی ندارند.

در انتهای دیگر طیف، رفتار تسلیم‌پذیر یا منفعل وجود دارد، که در آن فرد طوری رفتار می‌کند که انگار فقط احساسات و اهداف دیگران مهم هستند و نیازهای خودش بی‌ارزش‌اند. حتی ممکن است فرد منفعل این باور را نداشته باشد، اما رفتارهایش نشان می‌دهد که این‌گونه فکر می‌کند، زیرا هیچ اقدامی برای پیشبرد خواسته‌هایش انجام نمی‌دهد. رفتار منفعلانه می‌تواند ناشی از ترس و تهدید باشد، اما اغلب تهدید واقعی بیشتر در ذهن فرد است تا در دنیای بیرونی.

منطقۀ طلایی گلدیلاک

میانۀ طیف—منطقۀ طلایی گلدیلاک—رفتار قاطعانه است. با رفتار قاطعانه فرد طوری رفتار می‌کند که گویی هم نیازهای خودش و هم نیازهای دیگران معتبر و مهم هستند و باید تلاشی برای حل مسئله انجام شود. این کیفیت از انصاف، باعث می‌شود واژۀ «منصفانه» تقریباً مترادف با قاطعیت باشد، زیرا این نوع رفتار هم برای دیگران و هم برای خود منصفانه است. راه‌حل مشکلات پرخاشگری همان راه‌حل مشکلات انفعال است: رفتار قاطعانه.

به عنوان یک درمانگر، دیده‌ام که مراجعانی که در دو انتهای این طیف هستند از طرف مقابل آن می‌ترسند. کسانی که با پرخاشگری مشکل دارند، معمولاً از این‌که ضعیف دیده شوند می‌ترسند، زیرا فکر می‌کنند دیگران از آن‌ها سوءاستفاده خواهند کرد. افرادی که با انفعال مشکل دارند، معمولاً از این می‌ترسند که زورگو، خودخواه و بی‌ادب به نظر برسند، زیرا فکر می‌کنند دیگران از دست آن‌ها عصبانی خواهند شد. هر دو ترس تا حدی معتبر هستند. اما خوشبختانه، وقتی از تفکر سیاه‌وسفید فراتر می‌رویم، گزینه‌هایی متعادل‌تر پیدا می‌شوند. در حوزۀ رفتارهای مرتبط با تعارض، «خاکستری» به معنای قاطع بودن است.

ماهیت دووجهی انصاف باعث می‌شود که تعریف قاطعیت شامل احترام به خود و احترام به دیگران باشد.

دو تعریف مناسب از قاطعیت عبارت‌اند از: «ایستادن برای خود بدون این‌که طرف مقابل را تحت فشار قرار دهی» و «گفتن آن‌چه باید بگویی، بدون تهدید یا توهین به طرف مقابل.»

قاطعیت در محیط کار

ما اغلب در محیط‌های کاری با چالش‌هایی مواجه می‌شویم که نیازمند رفتار قاطعانه هستند. این چالش‌ها به دو دستۀ اصلی تقسیم می‌شوند: مشکلات با همکاران و مشکلات با مدیران. مشکلات با همکاران شرایط ساده‌تری را ایجاد می‌کنند، چرا که از نظر قدرت در با همکاران خود در موضعی مشابه قرار داریم.

تعارض با همکاران

یکی از انواع تعارض با همکاران، تقسیم وظایف است. چه کسی قرار است این کار را انجام دهد؟ شما فکر می‌کنید که این کار وظیفۀ همکارتان است و او فکر می‌کند شما باید آن را انجام دهید. برای رعایت انصاف، باید ابتدا این احتمال را بررسی کنید که ممکن است انجام کار واقعاً بر عهدۀ شما باشد و دلایل همکارتان را بشنوید. معمولاً دو مسئله اصلی مطرح می‌شود: چه کسی در حال حاضر کار بیشتری دارد و دامنۀ وظایف چه کسی بهتر با این کار جدید همخوانی دارد. به عنوان مثال: «می‌دانم که خیلی سرت شلوغ است، اما من واقعاً غرق در کار هستم. چند بار هفته گذشته تا دیروقت کار کردم و هنوز هم عقب هستم. واقعاً نمی‌دانم چطور می‌خواهم یک وظیفۀ دیگر را هم بر عهده بگیرم.» یا: «می‌دانم که این کار با مسئولیت‌های معمول تو تفاوت دارد، اما به نظر من مرتبط به نظر می‌رسد، اما با شرح وظایف من هماهنگی ندارد.»

تعارض با مدیران

قاطعیت در مقابل مدیر ممکن است دشوارتر باشد، به دلیل تفاوت قدرت. در اینجا یک ترفند دو بخشی وجود دارد: رساندن نکته‌هایتان بدون این‌که به نظر برسد اختیار مدیر را زیر سوال می‌برید. به عنوان مثال: «مسلماً این تصمیم شماست، اما دوست دارم اطلاعاتی را که ممکن است از آن‌ها مطلع نباشید، قبل از برنامه‌ریزی برای چگونگی اجرای این پروژه توسط تیم، با شما در میان بگذارم. مایلید بشنوید؟» یا: «صحبت دربارۀ افزایش حقوق سخت است—شاید برای شما هم همین‌طور باشد—اما چند نکته وجود دارد که به نظر می‌رسد مهم هستند و می‌خواهم هنگام تصمیم‌گیری از آن‌ها آگاه باشید.»

استفاده از زبان قاطعانه

گفتار قاطعانه به فرد مقابل اطلاعاتی دربارۀ تجربه شما از تعارض می‌دهد. این اطلاعات معمولاً چهار نوع هستند:

  1. شناخت (دیدگاه شما دربارۀ موقعیت)
  2. احساس (چگونگی احساسی که دربارۀ موقعیت دارید)
  3. انگیزه (آنچه می‌خواهید از نتیجه به دست آورید)
  4. طرح پیشنهادی (ایده‌هایی برای حل تعارض)
  5. بیان این چهار عنصر تا حد امکان به روشنی، می‌تواند موقعیت شما را برای طرف مقابل مشخص کند و راه‌حلی قوی ارائه دهد.

در موقعیت‌های تعارض، از جملاتی استفاده کنید که با «من» شروع می‌شوند. این جملات اطلاعاتی دربارۀ دیدگاه شما به فرد مقابل می‌دهند که می‌تواند برای او مهم و اطمینان‌بخش باشد. اما جملاتی که با «تو» شروع می‌شوند و او را مخاطب قرار می‌دهند، معمولاً ادعاهای منفی دربارۀ فرد مقابل مطرح می‌کنند و احتمالاً او را عصبانی‌تر و موقعیت را بدتر می‌کنند.

نیازی نیست که دربارۀ این تمایز خیلی سخت‌گیر باشیم: استفاده از واژۀ «من» الزامی نیست و استفاده از واژۀ «تو» نیز ممنوع نیست، مشروط بر این‌که به اقدام مشخصی از طرف مقابل اشاره کند، نه اینکه رفتار کلی او را قضاوت کند.

ارتباط قاطعانه یعنی بیان دیدگاه خودمان بدون قضاوت دربارۀ فرد مقابل در تعارض.

نکته‌ای مفید برای بیان دیدگاه خود

ممکن است وسط یک موقعیت پیچیده و احساسی، بیان دیدگاه خودمان دشوار باشد. در چنین مواردی، لازم نیست همه‌چیز را فوراً بفهمیم یا بیان کنیم؛ می‌توانیم مرحله‌به‌مرحله با جملات «من» شروع کنیم. به‌عنوان مثال:

  • «نمی‌دانم چه چیزی منجر به این اتفاق شد، اما واقعاً از آنچه رخ داده ناراحت هستم.»
  • «شاید چیزی را از قلم انداخته باشم، اما اجازه بده این وضعیت را جوری که می‌بینم برایت توضیح دهم.»
  • «شاید دربارۀ ________ حق با تو باشد، اما من هم نیاز دارم که در برنامه‌ریزی این رویداد دخیل باشم.»

سبک ارتباطی منفعلانه مؤثر نیست، چون پیام ما را منتقل نمی‌کند. سبک تهاجمی هم جواب نمی‌دهد، چون باعث ترس و عصبانیت می‌شود که مانع حل مسئله است. تعارضات بین‌فردی می‌توانند دشوار باشند، اما ارتباط قاطعانه بیشترین شانس را برای بهتر کردن اوضاع دارد.

در همین ارتباط:

آداب معاشرت در محیط کار

در جستجوی کار معنادار: هوش مصنوعی و آیندۀ شغلی ما

psychologytoday

 

ارتباط بین میکروبیوم روده و روان انسان

تعامل بدن و ذهن: ارتباط میکروبیوم روده و روان

تعامل بدن و ذهن: ارتباط میکروبیوم روده و روان 760 506 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

مطالعات جدید ارتباط بین میکروبیوم روده و روان انسان را تایید می‌کنند. جالب است که بدانید هر نوع عدم تعادلی در روده بر تفکر، ذهن و خلق و خوی ما تأثیر می‌گذارد. در این مطلب از چگونگی و راهکارها گفتیم.

بدن ما: یک سیستم یکپارچه

بدن ما از قسمت‌های جداگانه‌ای که هیچ ارتباطی با هم ندارند، تشکیل نشده است. هنگامی که فردی برای درمان مسائل و مشکلات عاطفی خود مراجعه می‌کند، روان درمانگر به ب دن او نیز توجه می‌کند، چون بدن ما اطلاعات زیادی در مورد وضعیت ذهنی و روانی‌ ما ارائه می‌دهد. به همین دلیل اگر می‌خواهیم که به ذهن و احساسات خود سروسامان دهیم، نیاز داریم که به صدای کل بدن‌مان گوش دهیم.

ارتباط ذهن و بدن: یافته‌های علمی

اینکه ذهن و بدن به هم متصل هستند موضوع جدیدی نیست، اما اکنون تحقیقات جدید علمی با یافته‌های بالینی این ارتباط را تأیید می‌کنند. برای مثال، در یک مطالعه‌ای که در ایالات متحده انجام شد، گونزالز و تراف کشف کردند که دو سوم از بزرگسالان میان‌سال و مسن که علائم شدید افسردگی داشتند، درگیر بیماری‌های قلبی عروقی نیز بوده‌اند که نشان‌دهنده ارتباط بین افسردگی و بیماری قلبی (عروق کرونری) است.

تعامل بدن و ذهن: پرسش‌های مهم

برای رسیدن به ذهنی سالم باید چه کاری برای بدن خود انجام دهیم؟ خیلی نمی‌توان با دقت گفت که آیا بیماری‌های ذهن و روان باعث ایجاد بیماری‌های جسمی می‌شوند یا جسم درگیر بیماری، به مشکلات روان دامن می‌زنند. چیزی که مهم است این است که یافته‌های مستند با شواهد تأیید می‌کنند که بدن و ذهن ما بازتاب‌دهنده و تأثیرگذار بر یکدیگر هستند.

سؤال واقعی این است که برای ایجاد رابطهٔ درست بین ذهن و بدن و سلامتی آنها باید چه کار کنیم؟ چگونه می‌توانیم از این دانش برای تأثیرگذاری بر انتخاب‌ها و درمان‌های خود استفاده کنیم؟

نگاه کلی به سلامت فردی

یک درمانگر معمولاً بر روی فرایندهای شناختی، تروماها و زخم‌های عاطفی مراجعین خود کار می‌کند، اما وقتی می‌خواهیم به سلامتی کامل فرد رسیدگی کنیم باید از این موارد فراتر رویم.

علائم جسمی و ارتباط آنها با مشکلات روانی

بسیاری از مردم با شکایات اضطراب، افسردگی، تحریک‌پذیری و دیگر مسائل خلقی احتمالاً علائم بیماری‌های جسمی نظیر اختلالات تیروئید، مشکلات غدد فوق کلیه (این‌ها یعنی کورتیزول بالا یا پایین) و عدم تعادل استروژن، پروژسترون و تستوسترون را تجربه می‌کنند.

ارتباط میکروبیوم روده و روان

میکروبیوم روده چیست؟

میکروبیوم روده به مجموعه‌ای از میلیاردها میکروب و باکتری‌های مفید که در دستگاه گوارش ما زندگی می‌کنند، گفته می‌شود. این میکروارگانیسم‌ها نقش حیاتی در هضم غذا، تولید ویتامین‌ها و تقویت سیستم ایمنی دارند. اما تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که میکروبیوم روده نقش مهمی در سلامت روان نیز دارد.

ارتباط میکروبیوم و ذهن

یکی از بیشترین آمار ارتباط بیماری‌های جسمی و سلامت روان مربوط به مشکلات روده است. روده جایی است که در آن ۹۰ درصد از سروتونین (هورمون شادی) بدن ما تولید می‌شود. بنابراین هر نوع عدم تعادل روده‌ای می‌تواند بر تفکر، ذهن و خلق و خوی فرد تأثیر بگذارد. همچنین، برخی مطالعات نشان داده‌اند که باکتری‌های روده می‌توانند بر تولید نوروترنزمیترها، موادی که برای انتقال پیام‌های عصبی در مغز ضروری هستند، تأثیر بگذارند.

علائم هشداردهنده

مشکلاتی مانند سوزش معده/ریفلاکس، گاز و نفخ مکرر، اسهال و یبوست هیچ‌کدام طبیعی نیستند و اغلب نشان‌دهندهٔ مشکل با التهاب روده، مشکل اسید معده، یا (تقریباً همیشه) عدم تعادل در میکروبیوم روده هستند. میکروبیوم روده شامل میلیاردها میکروبی است که در رودهٔ ما زندگی می‌کنند و سلامت جسم، ذهن و روان ما به آن وابسته است.

تغییرات ساده برای بهبود سلامت

بسیاری از اوقات، یک تغییر ساده در رژیم غذایی، سبک زندگی، خواب یا محیط می‌تواند تفاوت زیادی در خلق و خو و انرژی ایجاد کند، در نتیجه، حتماً می‌تواند به کاهش خطر بیماری‌ها در آینده نیز کمک کند..

راهکارهای عملی برای بهبود سلامت عمومی بدن

چکاپ کامل پزشکی

یک چکاپ کامل پزشکی انجام دهید. از یک دکتر عمومی وقت بگیرید و با توجه به نظر او آزمایشات لازم سلامتی را انجام دهید. پیگیری آزمایشات و معاینات اولیهٔ پزشکی می‌تواند سرنخ‌های خوبی برای دستیابی به سلامت جسم و به دنبال آن سلامت روان به ما بدهد.

 کار روی عادات و روتین‌ها

روی عادات خود کار کنید. بررسی کنید که از بین کارهایی که به شکل عادت و روتین انجام می‌دهید کدام یک در اختیار شما و کدام یک علیه شما هستند.

ساختن شبکه‌ای از حامیان

ببینید افرادی که اطرافتان هستند در رسیدن به اهدافتان به شما کمک می‌کنند یا خیر. در بین خانواده و دوستان به دنبال شرکا و حامیانی باشید که بتوانند برای ساختن روتین‌های سالم شما را همراهی کنند.

توجه به رژیم غذایی و ورزش

رژیم غذایی سالم و متعادل می‌تواند تاثیر زیادی بر سلامت روان و جسم شما داشته باشد. از مصرف غذاهای فرآوری‌شده و پرچرب پرهیز کنید و به جای آن، مصرف میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل و پروتئین‌های کم‌چرب را افزایش دهید. همچنین، ورزش منظم نه تنها به بهبود سلامت جسمی بلکه به بهبود خلق و خو و کاهش استرس کمک می‌کند. حتی فعالیت‌های ساده مانند پیاده‌روی روزانه می‌توانند تاثیر مثبتی داشته باشند.

همۀ آنچه باید دربارۀ اختلال خوردن بدانیم

در نهایت

ما تنها یک بدن و یک زندگی داریم و که مسئول مراقبت از آن هستیم. برای بهبود سلامت عمومی خود، نیاز داریم که به تمام جنبه‌های بدن و ذهن خود توجه کنیم و از دانش جدید برای اتخاذ تصمیمات بهتر و سالم‌تر استفاده کنیم. با توجه به ارتباط تنگاتنگ بین جسم و ذهن، توجه به نشانه‌های بدن، انجام چکاپ‌های منظم، کار بر روی عادات سالم، داشتن حمایت اجتماعی و توجه به رژیم غذایی و ورزش می‌توانیم به سلامت و رفاه کامل دست یابیم. بیایید از این دانش بهره‌برداری کنیم و به بهترین نحو از بدن و ذهن خود مراقبت کنیم.

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟

مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل می‌دهد؟ 760 506 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

مایندست (الگوی فکری) یا ذهنیت ما، مجموعه‌ای از باورهاییست که نحوۀ درک ما از خودمان و جهان پیرامون‌مان را شکل می‌دهد. چیزی که در هر موقعیتی بر نحوۀ تفکر، احساس و رفتار تأثیر می‌گذارد. پس شاید بتوانیم بگوییم هر آنچه در مورد خود باور داریم به نوعی مایندست ما را شکل می‌دهد و بر موفقیت یا شکست‌مان تأثیر می‌گذارد.

در این یادداشت مایندست را تعریف کردیم و از علل شکل‌گیریش گفتیم. همچنین، سوالاتی را مطرح کردیم که با پاسخ دادن به آنها متوجه می‌شوید که مایندست رشد دارید یا مایندست ثابت. در انتها، راهکارهایی را برای تغییر مایندست ثابت به مایندست رشد معرفی کردیم.

مایندست ثابت در مقابل مایندست رشد

به گفتۀ کارول دوک، یکی از روانشناسان استنفورد، دو نوع الگوی فکری یا مایندست وجود دارد: ثابت و رشد. افرادی که الگوی فکری ثابتی دارند، معتقدند که توانایی‌هایشان ثابت است و نمی‌توان آنها را تغییر داد. همچنین ممکن است این افراد باور داشته باشند که استعداد و هوش به تنهایی منجر به موفقیت می‌شود و دیگر نیازی به تلاش نیست.

در سوی دیگر، افرادی با ذهنیت رشد قرار دارند، کسانی که معتقدند می‌توان استعدادها و توانایی‌ها را  با تلاش و پشتکار در گذر زمان بیشتر و بهتر کرد. ذهنیت رشد ادعا نمی‌کند که همه می‌توانند با تلاش انیشتین یا موتزارت شوند، اما اگر هر کسی بیشتر تلاش کند، ممکن است بتواند باهوش‌تر و بااستعدادتر شود.

تفاوت‌های ذهنیت ثابت و رشد

مایندست رشد در مقابل مایندست ثابت

الگوی فکری یا مایندست ما چگونه شکل می‌گیرد؟

حالا به سراغ این سوال برویم که مایندست یا ذهنیت ما اصلاً از ابتدا چگونه شکل می‌گیرد؟ تحقیقات دوک دو منبع اصلی را نشان می‌دهد: تشویق و برچسب‌گذاری، که هر دو در زمان کودکی اتفاق میفتند.

تأثیر تشویق

دوک و همکارانش در طی یک سری از آزمایشات دریافتند که کودکان بسته به نوع تشویقی که می‌شوند، رفتار بسیار متفاوتی پیدا می‌کنند. نتایج بررسی‌های آنها نشان داد که تشویق یا تحسین شخصی استعدادهای کودک با زدن برچسب «باهوش» بر او، ذهنیت ثابت را در کودک تقویت می‌کند. این نوع تشویق به کودک این پیام را می‌دهد که یا توانایی خاصی دارد یا ندارد و هیچ کاری نمی‌تواند برای تغییر این واقعیت انجام دهد.

در طرف مقابل، تحسین فرایندها، بر تلاشی که کودک برای انجام یک کار انجام می‌دهد، تمرکز دارد. این نوع تشویق به موفقیت فرد نسبت به تلاش و استراتژی‌ای که به کار برده است اشاره دارد، مواردی که تحت کنترل او هستند و می‌توانند در طول زمان بهبود یابند.

مثلاً فرض کنید فرزند شما نمرۀ خوبی در امتحان ریاضی بگیرد، تشویق شخصی ممکن است اینگونه باشد: «نمرۀ عالی گرفتی. تو نابغۀ ریاضی هستی!» اما تشویق فرایند معمولاً این شکلی است: «متوجه شدم چقدر برای این امتحان تلاش کردی. چندین بار مطالب را خواندی، از معلمت خواستی که بیشتر راهنماییت کند تا مسئله‌های سخت را حل کنی و خودت را محک بزنی. دیدی که جواب داد.»

بزرگسالان می‌توانند با تشویق تلاش‌ها به جای نتایج، ذهنیت رشد را در فرزندانشان ایجاد و تقویت کنند.

تأثیر برچسب‌ها یا کلیشه‌های ذهنی

برچسب‌ها، که شامل اختصاص ویژگی‌ها به افراد بر اساس کلیشه‌ها یا ارتباط با گروه‌های مختلف است، نیز می‌توانند به شکل‌گیری طرز فکر ثابت یا رشد منجر شوند. فردی که کلیشه‌ای در ذهن دارد که دختران در ریاضی بد هستند یا پسران در خواندن ضعیف هستند، ممکن است در مورد توانایی‌های خود نیز در آن زمینه‌ها ذهنیت ثابتی پیدا کند.

برای مثال، محققان دریافته‌اند که وقتی دانش‌آموزان قبل از امتحان به جنسیت یا نژاد خود فکر می‌کنند، نتایج متفاوتی در امتحانات می‌گیرند.

تأثیر مایندست بر زندگی ما

طرز فکر شما نقش مهمی در نحوه مقابله با چالش‌های زندگی ایفا می‌کند. افرادی که مایندست رشد دارند، بیشتر احتمال دارد در مواجهه با شکست‌ها ادامه دهند. به جای اینکه دست از تلاش بردارند، شکست‌های خود را فرصتی برای یادگیری و رشد می‌بینند. از سوی دیگر، کسانی که مایندست ثابت دارند، بیشتر احتمال دارد در مواجهه با شرایط چالش‌برانگیز تسلیم شوند.

افرادی که ذهنیت یا مایندست ثابت دارند دائماً به دنبال تأیید هستند تا ارزش خود را نه تنها به دیگران، بلکه به خودشان نیز ثابت کنند.

مایندست یا ذهنیت من چیست؟

آیا شما ذهنیت ثابتی دارید یا ذهنیت رشد؟ برای پی بردن به این موضوع، ابتدا جملات زیر را بخوانید و تصمیم بگیرید با کدام‌یک بیشتر موافق هستید:

  1. شما با میزان معینی از هوش به دنیا آمده‌اید و این چیزی نیست که بتوان آن را تغییر داد.
  2. مهم نیست که چه کسی هستید، نمی‌توانید توانایی‌ها و شخصیت بنیادی خود را بهبود ببخشید.
  3. افراد قادر به تغییر خود هستند.
  4. شما می‌توانید چیزهای جدید یاد بگیرید و هوش خود را بهبود ببخشید.
  5. افراد یا استعداد خاصی دارند یا ندارند. شما نمی‌توانید به سادگی استعدادی در زمینه‌هایی مانند موسیقی، نویسندگی، هنر یا ورزش به دست آورید.
  6. مطالعه، سخت‌کوشی و تمرین مهارت‌های جدید همه راه‌هایی برای پرورش استعدادها و توانایی‌های جدید هستند.

اگر با جملات ۱، ۲ و ۵ بیشتر موافق هستید، احتمالاً ذهنیت ثابتی دارید. اما اگر بیشتر با جملات ۳، ۴ و ۶ موافق هستید، مایندست شما به رشد تمایل دارد.

چگونه ذهنیت ثابت خود را دیگرگون کنیم؟

شاید افرادی با مایندست ثابت موافق نباشند، اما دوک پیشنهاد می‌کند که افراد قادر به تغییر ذهنیت خود هستند. اکنون به چگونگی آن می‌پردازیم:

روی مسیر تمرکز کنید:

یکی از مهم‌ترین عوامل در ساختن مایندست رشد، دیدن و یافتن ارزش در خود مسیر است. دلیلش ساده است؛ وقتی بر روی نتیجه نهایی تمرکز می‌کنید، تمام چیزهایی که می‌توانید در طول راه یاد بگیرید را از دست می‌دهید.

از واژۀ «هنوز» زیاد استفاده کنید:

اگر در انجام کاری به مشکل خورده‌اید یا نمی‌دانید چطور انجامش دهید، کافیست به خود یادآوری کنید: هنوز به این موضوع مسلط نشده‌ام. استفاده از این کلمه نشان می‌دهد که باور دارید با وجود هرگونه مشکل، باز هم خواهید توانست بر هر چیزی غلبه کنید.

کلمات و افکار خود بازبینی کنید:

افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید تا ذهنیت رشد را بسازید.

چالش‌ها را بپذیرید:

اشتباه کردن یکی از بهترین راه‌های یادگیری است. بنابراین، به جای فرار از چالش‌ها، آنها را بپذیرید و حتی خودتان را با چالش‌های جدید مواجه کنید.

چطور به نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم

چگونه به یک نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم؟

چگونه به یک نوجوان مبتلا به افسردگی کمک کنیم؟ 600 400 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

افرادی که افسردگی را تجربه می‌کنند اغلب کمکی نمی‌خواهند. نوجوان مبتلا به افسردگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی ممکن است در صورت پیشنهاد کمک، ناراحت شوند یا رفتار خشونت‌آمیزی از خود نشان دهند. اگر فرزند نوجوان شما برای درمان مقاومت کند، نیاز به همراهی و مشاوره با یک روان درمانگر یا مشاور روان درمانی بیش از پیش اهمیت می‌یابد. همچنین می‌توانیم با یک سری از اقدامات خودمان در یافتن راه‌حل مناسب نقش فعالی بازی کنیم.

در مورد افسردگی بیاموزید

اگر فرزند نوجوان ما مبتلا به افسردگی باشد، خیلی مهم است که آگاهی خود را در مورد این وضعیت افزایش دهیم تا بتوانیم احساسات و شرایطی که آنها تجربه می‌کنند را بهتر درک کنیم. برای آشنایی بهتر با افسردگی در نوجوانان تلاش کنید. افزایش آگاهی هر چه بیشتر باعث می‌شود بهتر بتوانیم در کنترل این شرایط مشارکت داشته باشیم.

خود نوجوانان نیز می‌توانند منبع اطلاعاتی خوبی باشند. برای گوش دادن به احساس و آنچه که تجربه می کنند همیشه در دسترس باشید. فرزند نوجوان خود را تشویق کنید تا در مورد هر چیزی که او را آزار می‌دهد صحبت کند یا اگر در مقام معلم یا مربی نوجوانان هستید حتماً راهی را برای شنیدن فعالانه و مشتاقانۀ آنها باز کنید.

به نوجوان کمک کنید تا افسردگی خود را درک کند

توضیح آنچه در مورد افسردگی شناخته شده است می‌تواند به نوجوان کمک کند تا علائم خود و اهمیت درمان را بهتر درک کند. به اشتراک گذاشتن میزان شایع بودن آن نیز می‌تواند به آنها کمک کند در صورت داشتن این شرایط، احساس تنهایی یا غیرطبیعی بودن نکنند.

اگر نوجوان در درک افسردگی مشکل دارد، مقایسۀ آن با یک بیماری جسمی مانند دیابت یکی از راه‌های کمک به آن‌ها برای درک افسردگی به عنوان یک اختلال در سلامت روان است. این کار کمک می‌کند که آنها بتوانند افسردگی را در چارچوب یک بیماری جسمی بشناسند و نیاز به درمان آن را درک کنند.

مثلاً می‌توانید به آنها بگویید: «افسردگی یک بیماری مربوط به سلامت روانه. مثل آنفولانزا و خیلی بیماری‌های دیگه ممکن باعث احساس خستگی و سردرد بشه؛ روی خلق و احساساتت اثر بذاره و باعث بشه احساس غم، تنهایی، درماندگی، خشم یا ترس را تجربه کنی.»

توضیح دهید که درمان می‌تواند چه نتایج خوبی در پی داشته باشد

اگر نوجوانان بدانند بعد از درمان باید انتظار چه چیزی را داشته باشند احتمال بیشتری دارد که درمان را بپذیرند. ناشناخته‌ها همیشه ترسناک هستند حتی برای بزرگسالان. بنابراین، این که به آنها دربارۀ برنامۀ درمانی‌شان ایده بدهید خیلی می‌تواند مفید باشد.

مثلاً می‌توانید برایشان روند درمان و چیزی که در انتظارشان است را اینطور توضیح دهید:

«مصرف منظم دارو و رفتن به جلسات درمانی کمک می‌کنه احساس بهتری داشته باشی. می‌توانی هر احساسی که تجربه می‌کنی رو خصوصی به درمانگر خودت بگی. داروها ممکنه باعث خستگی یا سرگیجه‌ات بشن اما اینها خیلی زود برطرف میشن. برای همین ماهی یه بار به پزشک مراجعه می‌کنیم تا مطمئن بشیم که داروها دارن به تو کمک می‌کنند.»

به نوجوان خود تا اندازه‌ای اختیار تصمیم‌گیری دهید

اگر نوجوانان در درمان خود اختیار و اراده داشته باشند، ممکن است بیشتر از درمان پیروی کنند. دادن حس کنترل به نوجوانان به رشد آنها کمک می‌کند و به آنها یاد می‌دهد که چگونه تصمیمات درست بگیرند.

البته، اجازه دادن به یک نوجوان برای برنامه‌ریزی روند درمان خود عملی نیست. اما داشتن اختیار برای تصمیم‌های کوچک به آنها کمک می‌کند که احساس کنند کنترل بیشتری بر زندگی خود دارند. برای این مورد مثلاً می‌توانید بگویید:

«روانشناس می‌خواد هر هفته تو رو ببینه. کدوم روز هفته برای تو مناسبه؟ می‌خوای بعد از مدرسه بری پیشش یا اول میای خونه یه چیزی بخوری بعد؟»

همیشه حامی باشید و آنها را برای یافتن روابط حمایت‌گرانه تشویق کنید

افراد در هر سنی به رابطه‌ای پر از حمایت نیاز دارد، اما در سنین نوجوانی اهمیت حمایتگری بیشتر می‌شود و در نوجوان مبتلا به افسردگی اهمیت حمایت دو چندان است. افسردگی قادر است باعث کناره‌گیری نوجوانان از دوستان و خانواده شود و احساس غم، تنهایی و انزوا را در آنها افزایش دهد. ما می‌توانیم با اعلام حمایت و در دسترس بودن خود، همراه با تشویق نوجوان به برقراری ارتباط با دوستان و به اشتراک گذاشتن احساساتشان، حمایتی که آنها نیاز دارند را برایشان تأمین کنیم.

به نوجوان خود بگویید: «من همیشه اینجام تا مورد هر چی که دوست داری با هم صحبت کنیم. با دوستات هم میتونی صحبت کنی. خیلی مهمه که بدونیم کسی هست که میتونیم بهش تکیه کنیم. وقتی از احساساتت صحبت کنی، تحمل لحظه‌های دردناک کمی آسونتر میشه. فکر میکنی کدوم یکی از دوستانت برای درد دل کردن بهترن؟»

با او دربارۀ باورهای عمومی اشتباه، افسانه‌ها و شایعات در مورد مشکلات سلامت روان صحبت کنید

نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن است با باورهای عمومی اشتباه دربارۀ بیماری روانی آشنا باشند یا شنیده باشند که دیگران دربارۀ افرادی که درگیر بیماری‌های مرتبط باسلامت روان هستند چیزهای تحقیرآمیزی می‌گویند. در نظر داشته باشید که با آنها دربارۀ این باورهای اشتباه صحبت کنید تا احساس نکنند که باید از تشخیص افسردگی خجالت بکشند یا آن را پنهان کنند.

به نوجوان یادآوری کنید که ممکن است افراد باورهای غلطی داشته باشند یا به آنها اطلاعات غلط داده شده باشد، اما این دلیلی برای احساس خجالت یا شرم نیست و لازم نیست چیزی را پنهان کنند.

حرف آخر

در کنار تمام این اقدامات برای درمان افسردگی در نوجوانان بهتر است که حتماً مراقب اجرای منظم روتین‌های خوب نوجوان مانند مصرف داروها و خوب غذا خوردن و ورزش کردن باشید. راهبردهای خودیاری سالم را یاد بگیرید و به آنها آموزش دهید و کاری کنید که خانه امن‌ترین و آرام‌ترین جای ممکن برای آنها باشد.

هر موقع در مسیر نیاز به کمک حرفه‌ای داشتید متخصصان مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون در کنارتان خواهند بود.

راه‌های ارتباطی با دیگرگون

راه‌های تماس با دکتر مهدی علی محمدی

نگاهی به افسردگی در نوجوانان

نگاهی به افسردگی در نوجوانان

نگاهی به افسردگی در نوجوانان 2560 1440 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

سال‌های نوجوانی اغلب دوره‌ای از دگرگونی‌های فیزیکی، عاطفی و اجتماعی است. خود این تغییرات به تنهایی میتواند باعث نوسانات خلقی و افسردگی شود. اما ما چه زمانی افسردگی در نوجوانان را بیماری تلقی می‌کنیم؟ هنگامی که برخی از علائم، نگرانی دربارۀ سلامت جسمی و روانی نوجوانان را افزایش دهد.

نوجوانان مبتلا به افسردگی درد عاطفی قابل توجهی را تجربه می‌کنند که گاهی حتی به شکل درد جسمانی ظاهر می‌شود. به علاوه، علائم افسردگی در نوجوانان ممکن است شکل متفاوتی از افسردگی در بالغین داشته باشد. همچنین تشخیص این وضعیت از نوسانات خلقی طبیعی که در دوران بلوغ یا اضطراب معمولی نوجوانان تجربه می‌شود، تا اندازه‌ای دشوار است. به همین دلیل فقط یک پزشک یا متخصص سلامت روان می‌تواند افسردگی نوجوانان را تشخیص دهد، علائم و شدت آنها را ارزیابی کند و یک برنامۀ درمانی موثر را برای نوجوان فراهم کند.

افسردگی در نوجوانان چه علائمی دارد؟

والدین معمولاً بهترین افراد برای شروع فرایند درمان هستند، فرایندی که با تشخیص احتمال وجود افسردگی شروع می‌شود. مشاهدۀ این علائم می‌تواند به والدین در مورد بروز افسردگی در فرزند نوجوان‌شان هشدار بدهد:

  • عصبانیت و تحریک پذیری
  • مشکل در تمرکز
  • خستگی
  • احساس بی ارزشی یا گناه
  • از دست دادن علاقه به فعالیت‌ها
  • بی‌قراری
  • زیاد خوابیدن یا کم خوابی
  • صحبت از مرگ یا خودکشی

با توجه به سال‌های پرتلاطم نوجوانی، گاهی چنین علائمی نادیده گرفته می‌شوند تا زمانی که متأسفانه اتفاقی جدی رخ دهد، مانند اقدام به خودکشی یا انجام رفتارهای پرخطر.

دلایل افسردگی نوجوانان

عوامل متعددی می‌تواند در بروز افسردگی در نوجوانان نقش داشته باشد، از جمله:

  • بر هم خوردن تعادل بیوشیمیایی در نتیجۀ بلوغ
  • زورگویی و قلدری در مدرسه
  • سوء استفاده در دوران کودکی
  • ترومای دوران کودکی
  • استعداد ژنتیکی برای افسردگی
  • سطح بالای استرس

خیلی اوقات نوجوان می‌تواند خودش به روشن کردن آنچه که احتمالاً در افسردگی‌اش نقش داشته کمک کند. حتی اگر واقعاً نداند که دلیل افسردگی‌اش چیست، صحبت کردن با او به باز نگه داشتن راه‌های ارتباطی برای درمان افسردگی کمک می‌کند.

چه زمانی باید در مورد افسردگی نوجوانان از متخصص کمک بگیریم؟

دریافت کمک ار شناخت علائم افسردگی و درک برخی از علل بالقوۀ این وضعیت سلامت روان آغاز می‌شود. گام بعدی این است که بدانید چه زمانی باید به دنبال کمک باشید و با چه کسی تماس بگیرید.

در صورت مشکوک شدن به افسردگی نوجوانان، درخواست کمک بسیار مهم است زیرا افسردگی در نوجوانان معمولاً به خودی خود از بین نمی‌رود. این وضعیت سلامت روان در صورت درمان نشدن می‌تواند چندین ماه ادامه داشته باشد و ممکن است باعث شود نوجوان برخی از نقاط عطف رشد خود را از دست بدهد.

افسردگی درمان نشدۀ نوجوانان همچنین ممکن است منجر به مسائل جدی دیگری مانند مصرف مواد مخدر و روان گردان، مشکلات رفتاری و حتی مشکلات جدی سلامتی جسمانی شود.

حرف آخر

افسردگی نوجوانان دلایل مختلفی دارد و اغلب به شکل انزواطلبی، مشکل در خواب و تغییر در اشتها ظاهر می‌شود. کمک گرفتن در صورت مشکوک بودن به افسردگی بسیار مهم است، زیرا اگر درمان نشود، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. غیر از افسردگی هر گونه تغییرات خلقی طولانی مدت در نوجوانان باید خیلی سریع شناخته و درمان شود. پس اگر هر گونه تغییر محسوسی در خلق و خو، رفتار یا شخصیت نوجوان خود مشاهده کردید حتماً از یک پزشک، روان درمانگر، روانشناس یا مشاور سلامت کمک بگیرید.

راه‌های ارتباطی با مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

راه‌های تماس با دکتر مهدی علی محمدی

اورژانس اجتماعی ۱۲۳

خط ۴۰۳۰

و

شمارۀ ۱۵۷۰ مشاورۀ رایگان برای دانش‌آموزان

آگاهی از سلامت روان

ماه آگاهی از سلامت روان

ماه آگاهی از سلامت روان 1024 576 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

این ماه را ماه آگاهی از سلامت روان نام‌گذاری کرده‌اند تا هر روز افراد بیشتری در مورد اهمیت سلامت روان آگاه شوند و باور کنند که بهتر است سکوت خود را بشکنند و با افزایش آگاهی و درک در مورد سلامت روان، خود را از شر باورهای غلط برهانند.

کمک خواستن در مورد سلامت روان نشانۀ قدرت افراد است نه ضعف آنها.

سلامت روان نیز به اندازۀ سلامت جسم مهم است اما خیلی اوقات نادیده گرفته و بدون درمان رها می‌شود. برخی از نکات خیلی مهم که باید در مورد سلامت روان بدانید:

  • مشکلات مربوط به سلامت روان بسیار شایع‌اند: آیا می‌دانستید که هر سال از هر ۵ فرد بزرگسال یک نفر درگیر مشکلات سلامت روان می‌شود؟ یعنی خیلی شایع‌تر از چیزی که تصور می‌شود، افراد در هر سن و با هر پیشینه‌ای با مسائل سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند.
  • کمک خواستن زشت نیست: کمک خواستن در مورد سلامت روان نشانۀ قدرت افراد است نه ضعف آنها. چه از روان درمانگرهای معتبر کمک بگیرید چه با اورژانس اجتماعی تماس بگیرد در هر صورت مطمئن باشید که افراد متخصص زیادی برای کمک به شرایط شما وجود دارند.
  • خودمراقبتی یک امر ضروری است: مراقبت از سلامت ذهن و روان درست به اندازۀ مراقبت از سلامت جسمی اهمیت دارد. با یادگیری و انجام فعالیت‌هایی مثل ورزش منظم، ذهن آگاهی، تفریحات و سرگرمی‌های نشاط ‌آور و گذران وقت با دوستان و خانواده می‌توانید از سلامت روان خود مراقبت کنید.
  • از یکدیگر حمایت کنید: در کنار افرادی که با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند بمانید. بدون قضاوت به صحبت‌هایشان گوش دهید، حمایت‌تان را ابراز کنید و منابع، درمانگران یا راه‌های مطمئنی را که می‌تواند به آنها کمک معرفی کنید.
  • باورهای غلط را دور بریزید: باورهای غلط و برخی از تبعیض‌های اجتماعی در مواجهه با بیماری‌های حوزۀ سلامت روان باعث می‌شوند افراد برای حل مشکلات مربوط به سلامت روان خود اقدامی نکنند و کمک نگیرند. مبارزه در برابر کلیشه‌ها، آگاه‌سازی دیگران و ایجاد جامعه‌ای که درک و حمایت بیشتری از خود نشان می‌دهد به یک تصمیم و ارادۀ جمعی بسیار جدی نیاز دارد.

در آخر اینکه، تیم دیگرگون به خوبی آگاه است که موانع مختلفی در برابر درخواست کمک از سوی افراد درگیر با مسائل سلامت روان وجود دارد، مثل باورهای رایج نادرست. با این همه تمام تلاش مشاوران و کارشناسان دیگرگون این است که با کمک روانشناسی دانش محور بتواند بهترین حمایت و کمک را به مراجعه کنندگان خود ارائه کند، فقط کافیست که موانع را کنار بزنید و کمک بخواهید.

آموزش عزت نفس به کودکان

چند راهکار مفید برای آموزش عزت نفس به کودکان

چند راهکار مفید برای آموزش عزت نفس به کودکان 1024 880 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون
 والدین کلیدی‌ترین نقش را در پرورش و آموزش عزت نفس به کودکان دارند. عزت نفس سالم زیربنای رفاه اجتماعی، رفتاری و عاطفی کودک را می‌سازد. همچنین عزت نفس مثبت علاوه بر شکل دادن به درک کودکان از خود، مثل یک عامل محافظتی برای سلامت روان عمل می‌کند.

در این یادداشت با روش‌های کوچک و در عین حال تأثیرگذاری آشنا می‌شوید که به والدین کمک می‌کند تصویر مثبت، اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیری را در فرزندان خود برای تمام عمر تقویت کنند. این روش‌های روزمره که ریشه در عشق، تشویق و مشارکت مثبت دارند، نقش چشمگیری در بهبود حال کودک دارند. شما می‌توانید با گنجاندن این شیوه‌ها در تربیت فرزندان خود، آن‌ها را با ابزارهای مورد نیاز برای عبور از چالش‌های زندگی توانمند سازید.

عزت نفس سالم چیست؟

عزت نفس در کودکان از طریق درک آن‌ها از خود و توانایی‌هایشان به وجود می‌آید، درکی که از محبت، حمایت و تشویق شخصیت‌های مهم زندگی‌اش مانند والدین و معلمان تأثیر می‌گیرد. بسیار مهم است که عزت نفس سالم را از تکبر یا حق به جانب بودن متمایز کنیم. عزت نفس سالم با ارزش‌هایی مانند همدلی، مهربانی، اخلاق خوب، نیکوکاری و قدردانی همراه است. برای آموزش عزت نفس سالم به کودکان انجام چند کار ضروری است:

همواره عشق بی قید و شرط خود را به آن‌ها ابراز کنید

عشق بی قید و شرط به کودکان احساس امنیت و تعلق می‌دهد. ابراز مداوم عشق، مانند در آغوش گرفتن، سپری کردن لحظات مشترک و تاکیدات کلامی، بنیان روابط سالم کودک را در آینده می‌سازد. این عشق و حمایت مستمر به توسعۀ پیوندهای اجتماعی قوی کمک می‌کند.

همراه آن‌ها بازی کنید و خوش بگذرانید

همراهی با کودکان در بازی، به آن‌ها نشان می‌دهد که ارزشمند هستند. مطالعات نشان می‌دهد که این تعاملات مفرح با کودکان فراتر از مزایای فوری که در خود دارند، باعث می‌شود که شادتر و کمتر مستعد افسردگی و اضطراب باشند. بازی کردن توانایی کودک را در ایجاد پیوندهای اجتماعی افزایش می‌دهد

به کودکان مسئولیت و وظیفه بسپارید

واگذاری مسئولیت‌های متناسب به کودکان، حس هدف و موفقیت را در آن‌ها تقویت می‌کند. تمجید از تلاش‌های آن‌ها، حتی اگر ناقص باشد، باعث ایجاد حس ارزشمندی و رشد عزت نفس می‌شود. علاوه بر این، انجام کارهای خانه به کودکان کمک می‌کند احساس کنند که بر زندگی خود کنترل دارند.

تشویق‌شان کنید که مستقل باشند

کودکانی که فرصت استقلال داشتن را پیدا می‌کنند رشد بهتری دارند. تقویت استقلال به هر شکلی، از سازماندهی تکالیف گرفته تا پرداختن به مسائل با معلمان، باعث ایجاد عزت نفس می‌شود. برخی از والدین کمتر به فرزندان خود اجازه می‌دهند تصمیم بگیرند و احتمالاً اشتباه کنند. به این والدین در اصطلاح «والدین هلیکوپتری» گفته می‌شود. فرزندپروری بیش از اندازه محافظتی یا همان هلیکوپتری، توانایی کودک را برای اتکا به خود از بین می‌برد و بر عزت نفس آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد. والدین باید آموزش عزت نفس به کودکان را از آموزش والدگری درست به خود آغاز کنند.

از توهین به کودک خودداری کنید

بسیار ضروری است که وقتی رفتار نادرست یا خطایی از کودک‌مان سر می‌زند آن اشتباه را از هویت او تفکیک کنیم. اگرچه طبیعیست که والدین گاهی عصبانی شوند اما اجتناب از توهین و حفظ احترام در تربیت خیلی مهم است. به کارگیری لحن آرام و دوستانه، مواجه کردن آن‌ها با پیامدهای طبیعی رفتارشان و تمرکز بر ارتباطات سازنده به شکل‌گیری رابطه‌ای مثبت بین والدین و فرزند کمک می‌کند.

ناکامی‌های آن‌ها را به تجربیاتی برای یادگیری تبدیل کنید

فرزند خود را آگاه کنید که اشتباه کردن بخش جدایی‌ناپذیر از انسان بودن است. اگر ناکامی‌ها را فرصت‌هایی برای رشد بینیم، انعطاف‌پذیری در ما بیشتر می‌شود. صبوری و تشویق در مواقع شکست، باعث رشد عزت نفس کودکان می‌شود و به او می‌آموزد که بررسی درست شکست‌ها و اشتباهات ضروری است.

زمان استفاده از تکنولوژی را کنترل کنید

متعادل کردن زمان تماشای نمایشگرها با افزودن فعالیت‌های خارج از صفحه نمایش در دنیای آنلاین امروزی حیاتی است. می‌توان همراه کودکان برنامه‌ای را تنظیم کرد که در آن هم فعالیت‌های آنلاین و هم فعالیت‌های فیزیکی مانند پیاده‌روی و بازی‌هایی برای افزایش عزت نفس کودکان گنجانده شود. سپری کردن زمان بیش از اندازه پای گوشی‌های هوشمند، به ویژه اگر در ارتباطات خانواده اختلال ایجاد کند، می‌تواند بر سلامت جسمی و روانی کودک تأثیر بگذارد.

فرصت خلق کردن و نمایش دستاورد آن را برای کودک‌تان فراهم کنید

یکی از راهکارهای مؤثر برای آموزش عزت نفس به کودکان تشویق آنها به نمایش خلاقیت‌های خود در خانه باعث ایجاد حس غرور و موفقیت می‌شود. مشارکت فعالانه در خلق آثار هنری یا پروژه‌های آن‌ها و پرسیدن  افکار و احساسات‌شان در مورد کاری که انجام می‌دهند، نشان‌دهندۀ اهمیت نظرات و تلاش آن‌ها برای شماست.

حرف آخر اینکه
فراموش نکنید که اولین و مهم‌ترین قدم برای آموزش عزت نفس به کودکان تقویت و رشد عزت نفس سالم در والدین است. افزایش عزت نفس می‌تواند کار بسیار دشواری باشد که نیاز به همراهی مشاور یا روان درمانگر دارد. اما گاهی مطالعه و تغییر شیوۀ زندگی و برخی تمرین‌های خودشناسی کمک بزرگی به افزایش عزت نفس و تثبیت آن می‌کند. در این مقاله می‌توانید یازده قدم کاربردی برای رسیدن به عزت نفس بالا و پایدار را بخوانید.

تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی

تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی

تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی 1280 853 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

دیدن یک عنکبوت بزرگ بدترین اتفاقی است که ممکن است بیفتد، از آن بدتر تفسیرها و تعبیرهای ترسناکی است که در موردش ارائه شده، تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی شاید بتواند تفسیر دقیق‌تر و راهگشاتری از خواب‌ها و کابوس‌های ما داشته باشد.

احتمالاً شما هم مانند بسیاری از افراد یک کتاب تعبیر خواب در منزل داشته باشید به این امید که بتوانید از نمادها و رویدادهای خواب‌تان سردرآورید. متأسفانه، برخلاف آنچه که کتاب‌های تعبیر خواب ادعا می‌کنند، معنای مشخصی برای هر نماد یا رویدادی که در خواب می‌بینیم وجود ندارد. به طور کلی در تعبیر خواب از نظر راونشناسی، به غیر از برخی نمادهای رایج که معمولاً معنای مشابهی دارند، مانند خانه‌ای در خواب که اغلب نمایانگر فرد خواب بیننده است، معنای سایر نمادها آنقدر شخصی است که فقط خودتان می‌توانید آنها را تفسیر کنید.

چطور نمادهای شخصی خواب‌هایمان را به کمک گشتالت درمانی تفسیر کنیم؟

یک روش بسیار ساده و مبتکرانه برای تعبیر خواب توسط فردریک اس. پرلز (۱۸۹۳-۱۹۷۰)، یکی از مبتکران گشتالت درمانی معرفی شده است. روش پرلز به شما کمک می‌کند به پشت پردۀ ضمیر ناخودآگاه خود بروید و متوجه شوید که هر نماد در خواب برای شما چه معنایی دارد. یادگیری آن آسان است و برای هر نوع رویایی، حتی کابوس‌ها کار می‌کند. گشتالت درمانی یکی از انواع روان درمانی‌های انسان‌گرایانه است. می‌توانید پیش از خواندن این مقاله، تعریف و تکنیک‌های گشتالت درمانی را بخوانید.

تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی
اصول زیربنایی
  • فردی که خواب می‌بیند نویسندۀ آن خواب است
  • تمام اجزای یک خواب از جمله اشخاص دیگری که در خواب می‌بینیم، حیوانات، اشیای بی‌جان و حتی وضعیت هوا همه به جنبه‌ای از فرد خواب بیننده اشاره دارند.
  • شخصیت اصلی در خواب‌ها بخشی از ما را بازنمایی می‌کند که به شکل آگاهانه به عنوان شخصیت خود می‌شناسیم. باقی افراد یا چیزها در خواب نمایانگر بخش‌های دیگر از ما هستند.
  • اگر چیزی در خواب حذف شده باشد، یا جایش خالی باشد به شخص خواب بیننده هم مربوط است. به عنوان مثال، اگر در خواب سوار یک ماشین بدون راننده هستید، گم شدن راننده بخش مهمی از خواب است
چطور خواب‌های خود را به کمک گشتالت درمانی تفسیر کنیم؟

برای توضیح قدم‌های اصلی برای تعبیر خواب به کمک گشتالت درمانی، کابوسی ساختگی مربوط به بیرون جهیدن یک عنکبوت از تلویزیون بررسی شده است.

قدم اول. خواب خود را از ابتدا تا پایان به زمان حال شرح دهید، انگار که همین الان در حال اتفاق افتادن است.

من در خانه مشغول تماشای تلویزیون هستم که ناگهان عنکبوتی غول پیکر از صفحۀ نمایش تلویزیون روی صورتم می‌پرد. من فریاد می‌زنم و وحشت‌زده از خواب بیدار می‌شوم.

قدم دوم. حالا خواب‌تان را از زاویۀ دید هر چیزی که در خواب‌تان وجود دارد تعریف کنید. این تعریف را به گونه‌ای انجام دهید که انگار در حال ایفای نقش آن در در تئاتر هستید. هر چیزی که به ذهن‌تان می‌رسد را بدون اینکه خودتان را اصلاح کنید بگویید.

تلویزیون: من تلویزیونم. تنها کاری که در طول روز انجام می‌دهم این است که منتظر بمانم ببینم کی روشنم می‌کنند تا چیزی را نمایش دهم. بعضی از چیزهایی که نمایش می‌دهم خیلی رایج هستند اما گاهی چیزهایی را نشان می‌دهم که آدم‌ها دوست ندارند ببینند.

عنکبوت بزرگ: من ترسناکم. من یکی از چیزهایی هستم که آدم‌ها آرزو می‌کنند هیچ وقت نبینند. گاهی که افراد تلاش می‌کنند من را نبینند از صفحۀ تلویزیون بیرون می‌جهم.

اتاق: من ظرف هستم. در من یک فرد، یک تلویزیون و یک عنکبوت قرار دارد. این فرد در من را باز کرد و داخل شد. تلویزیون من برای او پیامی داشت. عنکبوت نمایندۀ آن پیام است. او تلویزیون را روشن می‌کند و پیام روی صورتش می‌پرد. او می‌ترسد و جیغ می‌کشد و بیدار می‌شود.

قدم سوم. اجزای مختلف اتاق را به گفتگو با هم وادارید. هر چه به ذهن‌تان می‌رسد را بدون هر گونه ویرایشی بگویید.

اتاق به شخص: چرا وقتی بیدار شدی  اینجا را ترک کردی؟ اگر درون من می‌آیی و تلویزیون را روشن می‌کنی پس می‌دانی که قرار است چیزی ببینی.

شخص به اتاق: ای کاش هیچ وقت پا به درون تو نمی‌گذاشتم. نمی‌دانستم که اگر تلویزیون را روشن کنم ممکن است با چه چیزی مواجه شوم.

تلویزیون به شخص: من برای منفعت تو اینجا هستم. چیزی هست که باید ببینی/بفهمی اما از آن اجتناب می‌کنی.

شخص به تلویزیون: چرا من را می‌ترسانی؟ من از عنکبوت‌ها متنفرم و تماشای یک عنکبوت غول پیکر که از تو بیرون می‌جهد هولناک بود. لطفاً دیگر این کار را نکن وگرنه دیگر هرگز تو را تماشا نخواهم کرد.

تلویزیون به شخص: من مغز تو هستم. تو چیزهای ترسناک زیادی داری که در من مدفون کرده‌ای.

عنکبوت بزرگ به شخص: باید من را ببینی. می‌توانستم به شکل دیگری دربیایم اما قبلاً امتحانش کرده بودم و تو در آن خواب‌ها من را نادیده گرفته بودی. متوجه شدم برای اینکه من را ببینی باید ترسناک و مهاجم باشم.

شخص به عنکبوت بزرگ: خیلی خب. حالا اینجایی. می‌خواهی چه چیزی به من بگویی؟

عنکبوت به شخص: من بازنمایی هر چیزی هستم که تو از فکر کردن به آن اجتناب می‌کنی. اگر به خودت فرصت بدهی تا به موضوعاتی که باعث وحشتت می‌شوند فکر کنی، می‌فهمی که من چه هستم.

تعبیر برخی از نمادهای رایج در خواب‌ها در گشتالت درمانی

خانه یا آپارتمان. این نماد رایجی برای بازنمایی خودمان است. وضعیت خانه بازتابی از وضعیت کنونی ماست. مثلاً اگر در خانه‌ای با زیربنای لرزان هستید، ممکن است در زندگی واقعی احساس بی ثباتی کنید.

تعبیر خواب دو مکان مهم در خانه یا آپارتمان:

۱. (زیرزمین) رفتن به طبقات پایین ساختمان برای ورود به زیرزمین تاریک معمولاً نشان‌دهندۀ ورود به عمق ذهن ناخودآگاه ماست. هر چیزی که در آنجا بیابید می‌تواند مسائلی را نشان بدهد که عمیقاً در موردشان نگرانید اما معمولاً از فکر کردن به آنها طفره می‌روید.

 ۲. (پشت‌بام). نقاط بالایی خانه معمولاً نشان‌دهندۀ افکار یا موضوعاتی است که در ذهن‌تان ذخیره شده‌اند. به این فکر کنید که در خوابتان چه چیزی در پشت‌بام داشتید. این چیزها چطور به شما نشان داده می‌شدند؟ آیا رسیدن به پشت‌بام خانه آسان بود؟

خطر. هر چیزی که در خواب خطرناک به نظر می‌رسد نمایندۀ چیزی است که در زندگی بیداری از آن می‌ترسیم. مثلاً اگر در خواب به تنهایی در جزیرۀ کوچکی هستیم که نزدیک است در سونامی غرق شود، احتمال دارد که در زندگی بیداری در افکار مختلف غرق شده باشید.

تلفن. تلفن در هر شکلی می‌تواند نمایندۀ توانایی ما در برقراری ارتباط باشد. اگر در خواب تلفن قطع یا ناپدید شده ممکن است نشان‌دهندۀ قطع ارتباط یا ناتوانی ما در برقراری ارتباط باشد.

اشیای گم شده. وقتی چیزی در خواب ما گم شده و در جستجوی آن هستیم، عملکرد یا نقش آن چیزها می‌تواند سرنخ معنی خواب‌مان باشند. مثلاً اگر در خواب کیف پولی را گم کرده باشیم که حاوی مدارک هویتی‌، پول و کارت‌های اعتباری‌مان است، احتمال دارد که در زندگی بیداری درگیر مسائلی مربوط به هویت، پول یا اعتبارمان شده باشیم.

افرادی که ترکیبی از چند شخصیت هستند. اگر از خواب بیدار شویم و نتوانیم تشخیص بدهیم که دقیقاً خواب چه کسی را دیده‌ایم دلیلش این است که مثلاً مردی که شبیه پدرمان است اما ما او را با نام همسر خود صدا می‌زنیم، شمایلی متشکل از برخی ویژگی‌های این دو نفر است.

تعبیر خواب‌های رایجی که زمان مراجعه به روان درمانی می‌بینیم

اگر به تازگی جلسات روان درمانی، مشاوره فردی یا گروه درمانی را آغاز کرده باشید احتمالاً خواب‌های مشخصی می‌بینید.

خواب‌های شب قبل از شروع تراپی. هر چیزی که افراد شب قبل از شروع جلسات روان درمانی خود در خواب می‌بینند معمولاً نمایندۀ نگرانی‌هایشان در مورد شروع تراپی است. در ادامه نمونه‌ای کوتاه شده را ببینید:

من به سفری ماجراجویانه به آفریقا رفته‌ام و می‌خواهم برای اولین بار وارد جنگلی انبوه شوم. راهنمایی استخدام کرده‌ام اما مطمئن نیستم که بتواند من را سالم و سلامت از این جنگل بگذراند.

خواب اتاق‌های اضافی در جلسات نهایی تراپی. جلسات روان درمانی موفق، افق دید مراجعان را بازتر و امکان‌های جدید را به زندگی آنها اضافه می‌کند. در ادامه نمونه‌ای کوتاه شده از خواب فردی را می‌خوانید که در آستانۀ پایان جلسات موفق روان درمانی خود است:

من در آپارتمان خود نشسته‌ام که ناگهان متوجه دری می‌شوم که تا پیش از این ندیده بودمش. در را باز می‌کنم و راهرویی را به یکی از بال‌های خانه‌ام می‌بینم که نمی‌دانستم وجود دارد. با خود فکر می‌کنم که چرا هیچ وقت قبلاً اینجا را ندیده بودم. این اتاق‌ها خیلی بزرگ و دوست داشتنی هستند. خیلی خوشحالم که آپارتمان کوچکم خیلی از چیزی که قبلاً فکر می‌کردم جادارتر است.

حرف آخر

پرلز به ما آموخت که خودمان طراح خواب‌هایمان هستیم و هر بخش از خواب وجهی از ما را بازنمایی می‌کند. فردی که در خواب تصور می‌کنیم خودمان هستیم نگاهی است که که وقتی آگاهیم به خود داریم. باقی اجزای خواب حتی وضعیت هوا یا جاده بخش‌هایی دیگر از شخصیت خودمان هستند. بازی کردن نقش هر کدام از اجزای خواب به ما کمک می‌کند وجوه انکار شده یا ناشناختۀ وجودمان را کشف کنیم. جلسات روان درمانی روی خواب‌های ما اثر می‌گذارند و با پیوستن به جلسات مشاوره، روان درمانی فردی یا گروه درمانی ممکن است بتوانیم با ایجاد ظرفیت‌های روانی بیشتر در زندگی، اتاق‌ها و درهای بیشتری را در خواب‌هایمان کشف کنیم.

 

منبع: psychologytoday

مترجم: پرستو مسکریان

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی

حس شرم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی 1024 1024 مرکز روانشناسی و مشاوره دیگرگون

اصطلاح اختلال وسواس فکری-عملی معمولاً تصویر افرادی بیش از اندازه تمیز، منظم یا جزئی‌نگر را به ذهن متبادر می‌کند. اما این توصیف‌ها خیلی دقیق و حتی درست نیستند، چون به مرور تبدیل به برچسب یا استیگما می‌شوند و شرایط فردی که دچار وسواس فکری-عملی است و خود با علائم مزمن و ناتوان‌کنندۀ بیماری‌اش دست و پنجه نرم می‌کند وخیم‌تر می‌سازند. این یادداشت به این موضوع مهم و شرمی که ممکن است افراد مبتلا به OCD در زندگی خود احساس کنند پرداخته است.

دکتر اگنس سیمون، یکی از روانپزشکان هیئت روانپزشکی نوجوانان آمریکا عضو کمیتۀ مدیریت و عملیات برای انجمن روانپزشکی نوجوانان آمریکا از تجربۀ خودش در درمان نوجوانی به نام تینا گفته که از اختلال وسواس فکری-عملی رنج می‌برده است. تینا افکار خودکشی داشته و به همین علت در بیمارستان بستری بوده. کم حرف، گوشه‌گیر و ترسو بوده و به سوالات به ندرت پاسخ می‌داده. دکتر اگنس در معاینات خود متوجه احساس شرم در تینا می‌شود.
تینا به شکل وسواسی نگران آسیب رساندن به برادرش بوده و مدام از او می‌پرسیده که حالش خوب است یا نه. در نهایت از ترس اینکه مبادا واقعاً به برادرش آسیب زند از او دور و دورتر شده بود.

شرم موانع مهمی برای بیماران مبتلا به OCD ایجاد می‌کند
بعد از اینکه تینا تشخیص بیماری وسواس فکری-عملی گرفت (OCD) رفتارش به تدریج بهتر شد چون فهمید که احساس شرمی که از احتمال صدمه زدن به برادرش تجربه می‌کند، در مورد مبتلایان به OCD خیلی هم غیر معمول نیست. نتایج مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۲ که در مجله بریتانیایی روان‌شناسی بالینی منتشر شد، ارتباط معنی‌داری را بین شدت OCD و احساس شرم نشان می‌دهد.

در این مطالعه تأکید شده است که احساس شرم را می‌توان با برچسب «عجیب و بی معنی» بودن در مورد رفتارهای بیش از اندازه تکراری در بیماران مبتلا به OCD ایجاد کرد. به همین دلیل افرادی که اختلال وسواس شدیدتری دارند سطح بالاتری از شرم را تجربه می‌کنند.
حس شرم می‌تواند وضعیتی ناتوان کننده ایجاد کند و تجربۀ مداوم این احساس چرخۀ ناامیدی را تغذیه می‌کند. شرم یک احساس است، مانند غم و اندوه، و درک اینکه چرا بیمار این احساس را دارد، برای ایجاد مسیر درمانی مناسب بسیار مهم است. افرادی که درگیر اختلال وسواس فکری-عملی هستند باید بفهمند که بیماری یا اختلال‌شان هویت آن‌ها را تعریف نمی‌کند و مهم‌تر از آن، اینکه می‌توانند با کمک مشاور یا روان‌درمانگر و فراگیری آموزش‌های لازم محرک‌های خاص خودشان را تشخیص و افکار وسواسی خود را تغییر دهند.

شرم موانع مهمی برای بیماران مبتلا به OCD ایجاد می‌کند، از ناتوانی در جستجو برای مراقبت‌های اولیه تا بحث آشکار درباره تجربیات‌شان. بنابراین، تشخیص احساس شرم در افراد با علائم OCD و رفع آن از طریق روانی درمان و آموزش برای پزشکان ضروری است. بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی می‌توانند با حمایت و پذیرش توانمند شوند و از شرم ناتوان کننده‌ای که تجربه می‌کنند رهایی یابند. این کار باعث می‌شود که سریع‌تر به سمت شفا و بهبودی قدم بردارند.

منبع: psychiatrictimes

مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون

دیگرگون، با کارشناسان زبده و مجرب در زمینه‌های روان‌درمانی، تغذیه، مشاوره و آموزش، عالی‌ترین خدمات روان‌شناسی و مشاوره در ایران را ارائه می‌دهد. تیم کارشناسان دیگرگون هم‌پیمان شده‌اند که جز با روش‌های مستدل و متناسب با ارزش‌های بومی، به سراغ ساحت پیچیده و پرپیچ و خم روان نرود. مطابق همین اصل و ارزش اولیه، با به کارگیری روان‌شناسی مبتنی بر علم و داده و همچنین استفاده از بروزترین روش‌های مشاوره و درمان دنیا، مسیر آرامشی پایدار را به مراجعان خود نشان می‌دهیم.

دیگرگون در شبکه‌های اجتماعی
تلفن دیگرگون

۰۲۱۸۸۱۹۳۱۹۵
09107901044

آدرس دیگرگون

ضلع شمالی میدان ونک، کوچه صانعی، پلاک 33، ساختمان صدف، آسانسور واحدهای شرقی، طبقه دوم، واحد 23

خدمات دیگرگون

مشاوره ازدواج و طلاق | مشاوره زناشویی | مشاوره کودک و نوجوان | مشاوره تغذیه | مشاوره فردی | مشاوره تحصیلی و شغلی | مشاوره اعتیاد | مشاوره سازمانی | روان درمانی | گفتار درمانی | رژیم درمانی | روانکاوی | روان درمانی کودک | سکس تراپی | خانواده درمانی | برگزاری کارگاه های آموزشی | برگزاری دوره های آموزشی | انجام پروژه های پژوهشی | انجام تحقیقات علمی

© تمامی حقوق برای مرکز مشاوره و روانشناسی دیگرگون (تاسیس 1398) محفوظ است.